مفاتیح الغیب، پس از رسائل تفسیری، سیزدهمین اثر ملاصدرا درباره تفسیر قرآن است
و موضوع آن علوم قرآنی- تفسیر می باشد. وی در این کتاب به شرح اصول و
مبانی تفسیر خود پرداخته و کوشیده است که از تفسیر قرآن به منزله کلیدی
(مفتاح) برای پاسخگویی به مسائل هستی بهره گیرد.
وی در این اثر مباحث فلسفی و عرفانی را همراه با برخی آرا و تعبیرات بزرگانی چون غزالی و فخر رازی و ابن عربی آورده است.
در این مقاله «تاکید قرآن بر استفاده انسان از نعمت های دنیوی در دنیا» و «استفاده بهشتیان از لذت های جسمانی» مورد بررسی قرار می گیرد:
اما متاسفانه پس از گذشت حدود 5 قرن از ابن تیمیه، آراء و افکار وی توسط فردی به نام محمدبن عبدالوهاب (که از علمای بزرگ عربستان سعودی بوده)، از انزوا بیرون آورده شد و موجی از تفرقه را بین مسلمانان ایجاد نمود و باعث کشتاری شدید بین ایشان شد.
ترویج آراء ابن تیمیه از سوی محمدبن عبدالوهاب (که عنوان مکتب وهابیت را به خود گرفت) باعث حمله وهابیون با پشتیبانی سیاسی – نظامی شیوخ برخی از قبایل "نجد" به مناطق مسلماننشین حجاز، عراق، شام و یمن، در دهههای نخست قرن 13 هجری و قرن 19 میلادی شد.
همه ما طعم محبت مادر را چشیدهایم، مادری که آغوش پر مهرش همیشه به روی فرزند گشوده است و از هیچ کمکی نسبت به او دریغ ندارد. ولی همین مادر که در مهربانیش هیچ کسی تردید ندارد، گاهگاهی بدلیل بازیگوشی و بی توجهی و یا عناد و سرکشی کودک، چارهای جز تنبیه او نمیبیند.
البته این تنبیه نیز از روی مهر و علاقه است. محبت مادر قطرهای از دریای محبت خالق مادر است، نسبت به بندگانش. خدای مهربان، از روی حب و عشق انسانها را خلق کرد و از هیچ کمکی برای هدایت آنها دریغ نورزیده است، فطرتی داد که خداخواه است، عقلی که چراغ راه است، پیامبران و اولیایی که راهبر و راهنما هستند.
بی گمان، در آموزه های وحیانی اسلام و قرآن، عقل از جایگاه بلند و بنیادی
برخوردار است، به گونه ای که همه چیز انسان مرتبط به آن است.
در روایات نیز بر این نکته تاکید شده که عقل، هر جایی حضور یابد، دین و حیا در آن جا همراه اویند. این بدان معناست که انسانیت انسان را تنها باید در عقل او جست و هر کسی از عقل بی بهره ماند، از همه چیز بازمانده است.
عقل همانند هر قوه ای در مسیر کمال، مراتبی را می گذراند. همان طور که ایمان مراتبی دارد، عقل و خردورزی نیز مراتبی دارد.
یکی از سبب های مهم معنوی برای رسیدن به اهداف در جهان مادی توکل بر خداوند است، که اگر این روحیه و خصلت یعنی توکل در دل انسان جا باز کند اراده انسان آهنین و قوی خواهد شد، به نحوی که هیچ گونه سستی و نومیدی به او دست نمی دهد، زیرا خودش را به قدرتی ما فوق همه قدرت ها وصل نموده است.
معنای لفظی توکل که از ماده "وکالت"گرفته شده همان وکیل گرفتن و کار را بر عهده کسی گذاشتن است .
معنای اصطلاحی آن این است که انسان در همه کارها خداوند را سبب ساز اصلی بداند و اینکه هیچ امری بدون اذن او واقع نمی شود .
خلاصه اینکه مصلحت خود را به حضرت حق واگذار و تفویض نماید ولی در تطبیق معنای توکل بر مصادیق آن افراط و تفریطهای زیادی صورت گرفته است.
گاهی بعضی از افراد سستی، سهل انگاری و عدم جهد و تلاش را به حساب توکل کردن به خدا می گذارند، در حالی که چنانکه گفته شد نظام عالم نظام سبب و مسببی است و خداوند برای رسیدن به هر هدفی راهی مشخص کرده سعی و تلاش او را ستوده است.
وقتی قلبهایمان کوچکتر از غصههایمان می شود
وقتی نمی توانیم اشکهایمان را پشت پلکهایمان مخفی کنیم
و بغضهایمان پشت سر هم می شکند
وقتی احساس می کنیم بدبختی ها بیشتر از سهممان است و رنجها بیشتر از صبرمان؛
وقتی امیدها ته می کشد و انتظارها به سر نمی رسد
وقتی طاقتمان تمام می شود و تحملمان هیچ …
آن وقت است که مطمئنیم به تو احتیاج داریم
و مطمئنیم که تو ، فقط تویی که کمکمان می کنی …
آن وقت است که تو را صدا می کنیم و تو را می خوانیم.
کسانی که در این دنیا چشم به روی آیات الهی بستند و نخواستند آیات عظمت الهی را ببینند و با آگاهی و از روی عمد نشانه های قدرت و خدایی خداوند عالم را دیدند و ارتباط آنها با خدا را منکر شدند؛ زمین و کهکشانها را طبیعت خواندند و نه خلقت؛ پیچیدگی های شگفت انگیز بدن انسان را زاییده پدر و مادر دانستند و نقش خدا در خلق چنین آثاری را ندید گرفتند و انکارهای فراوان دیگر.
چنین افرادی که در دنیا خود را از دیدن آیات الهی محروم کردند؛ در قیامت از دیدن آثار رحمت الهی محروم می شوند؛ همینها که در دنیا راه هدایت و سعادت را ندید گرفتند در قیامت هم راه بهشت و رسیدن به مواهب الهی را نخواهند دید.
ابتدا دقت کنیم که در این عالم خلقت، هیچ چیزی با عدل الهی در تضاد نیست.
عدل یعنی «قرار دادن هر چیزی در جای خودش» و عالم هستی، تجلی علم و حکمت الهی است.
خداوند متعال برای هدایت ما نشانههایی قرارداده است، برخی از این نشانهها را به قلم صُنع (صنعت، خلقت) نوشته و برخی دیگر را به قلم وحی نوشته و بر انبیایش نازل نموده است تا او را بهتر بشناسیم. پس قطعاً در قرآن کریم آیهای یافت نمیشود که دلیلی متناقض بر علم، حکمت و عدل الهی باشد.
بهترین نصیحت دنیا این است که زندگیتان را به عشق بفروشید نه به مال دنیا و چهار روز آسایش و جاه و مقام. «همه صفات بد ما بهخاطر این است که حضور خداوند را در اطرافمان حس نمیکنیم و اصلاً یادمان رفته که او هست»
آیه 52 سوره آل عمران
«شما هرگز به مقام نیکویی و مرتبت نیکوکاری نخواهید رسید ، مگر از آنچه خود دوست می دارید در راه خدا انفاق کنید و آنچه در راه خدا انفاق کنید خداوند البته بدان آگاه است...»
در داستان های صوفیان آمده است که بت پرستی از جماعت هندوان پیوسته در کنار دریا می رفت و برای ماهیان و پرندگانی که در ساحل بودند خوراک و غذا می برد.
او را گفتند که تو وقت خود بیهوده تلف می کنی زیرا خداوند به سبب بت پرستی آن هدایای تو را نخواهد پذیرفت.
کلید بیداری قلب
مرحوم علامه ی مجلسی در بحارالانوار در باب فرمایشات وجود مبارک حضرت موسی ابن جعفر قطعه ی بسیار پر ارزشی را نقل می کند که دانستن این قطعه برای همه ی ما لازم است.
متن قطعه را برایتان ترجمه می کنم. و بعد به اندازه ای که اقتضا داشته باشد برایتان توضیح می دهم.
امام
می فرمایند(تفقهوا فی دین الله) دین خدا را بفهمید.
(فان الفقه مفتاح البصیره) برای این که دین شناسی کلید بینایی است.
ادامه مطلب ...