قرآن مبین
قرآن مبین

قرآن مبین

در مجالس به جای فحاشی تاریخ بگوییم!

بنا به قول مشهور در بین مردم نهم ربیع الاول روز مرگ خلیفه دوم است که مجالسی به این بهانه جهت "تبری" برگزار می شود. یکی از ارکان دین و از اعتقادات شیعه "تولی" و "تبری" است که از ضروریات دین می باشد و در کنار نماز و روزه و حج و خمس و زکات و ... قرار گرفته است. و هر مسلمان وظیفه دارد تا با استفاده از دلایل عقلی و نقلی به این دو موضوع همانند سایر واجبات الهی اعتقاد داشته باشد.

"تولّی" در لغت به معنای دوستی کردن، ولیّ قرار دادن و ولایت دادن، کاری را به عهده گرفتن، دوستی و محبّت است 

و "تبرّی" به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن، بیزاری آمده است.


   




نهم ربیع

بنا به قول مشهور در بین مردم نهم ربیع الاول روز مرگ خلیفه دوم است که مجالسی به این بهانه جهت "تبری" برگزار می شود. یکی از ارکان دین و از اعتقادات شیعه "تولی" و "تبری" است که از ضروریات دین می باشد و در کنار نماز و روزه و حج و خمس و زکات و ... قرار گرفته است. و هر مسلمان وظیفه دارد تا با استفاده از دلایل عقلی و نقلی به این دو موضوع همانند سایر واجبات الهی اعتقاد داشته باشد.

"تولّی" در لغت به معنای دوستی کردن، ولیّ قرار دادن و ولایت دادن، کاری را به عهده گرفتن، دوستی و محبّت است. (معین، محمد، فرهنگ معین، ص1170) و "تبرّی" به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن، بیزاری.(معین، محمد، فرهنگ معین، ص 1022/ علی اکبر دهخدا، همان، ج4، ص575، ماده تبری) آمده است.

مهمترین آیه ای که در زمینه "توّلی" مورد استناد قرار می گیرد این آیه است: «لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى(شوری/23) من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى ‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‏].»

و یا آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ[توبه/119] اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!»

و درباره "تبری" آیات فراوانی وجود دارد که به چند نمونه بسنده می کنیم:

«لا یَتَّخِذِ الْمُوْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُوْمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فی‏ شَیْ‏ءٍ ...(آل عمران/28) افراد با ایمان نباید به جاى مومنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند، هیچ رابطه ‏اى با خدا ندارد.»

«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآوُا مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً(ممتحنه/4) براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مى ‏پرستید بیزاریم ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است.»

اصحاب پرسیدند: آقا پس چیکار کنیم. امام فرمود: خیانت هایی که این آدم به اسلام کرده را بیان کنید.

کسی که نسبت به مساله یا چیزی عشق می ورزد با هم‌سنخان خود در محبوب‌دوستی، مشترک می شود و از سویی باید با عوامل آسیب زای علاقه خود، دشمنی کند. از همین رو عشق و محبت انسان، برای او حد و مرز و خط قرمز می آفریند. در واقع تبری جستن همانند سیستم دفاعی بدن است که مانع رشد میکروب ها می‌شود.

در روایات بسیاری اهمیت بسیار والای "تولی" و "تبری" مطرح شده است که در اینجا به چند مورد اشاره می‌شود:

پیامبر اکرم(صلى اللَّه علیه و آله) روزى از اصحابش سوالی پرسید که: در میان دستگیره ‏هاى ایمان کدامیک از همه محکم تر است؟ گفتند: خدا و پیامبرش بهتر مى‏دانند، آنگاه یکى از ایشان گفت: نماز، و دیگرى گفت: زکات، شخصى گفت: روزه، و یکى دیگر از ایشان گفت: حج و عمره، و دیگرى گفت: جهاد، آنگاه پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: همه اینها که نام بردید، کارهاى با فضیلتى است، اما پاسخ سوال من نیست، قوى ‏ترین دستگیره ایمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و دوست داشتن اولیاء خدا، و بیزارى جستن از دشمنان خدا، مى ‏باشد.(معانی الاخبار، ص 398)

همچنین امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: کمال دین ولایت ما و برائت از دشمنان ماست.(بحارالأنوار، ج‏27، ص58)

 

نکته ای قابل توجه و حساس

اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که تبری جستن از دشمنان الهی، به این معنا نیست که با همه مخالفان فکر و اندیشه خود بجنگیم و هیچ کس جز خود را نبینیم. خدای متعال در قرآن صریحا این مساله را بیان کرده است:

«لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ * إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ[ممتحنه/8-9] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى ‏کند چرا که خداوند عدالت‏ پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى مى ‏کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون‏ راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است!»

دوستان، محبان، شیعیان ! به جای فحاشی، بالای منبر، پشت بلندگو، در نوشته ها، تاریخ را برای ملت بازگو نماییم. و خیانت هایی که توسط ایشان به اسلام ناب شده را بیان کنیم
نهم ربیع

پس از این مقدمه دریافتیم که یکی از ارکان و ضروریات دین "تبری" است و "تبری" یعنی بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام). متاسفانه در این عصر مبحث "تبری " و ارزش آن را به بهانه های واهی از ما گرفته اند.

وقتی "تبری" از ما گرفته شود، رکن دین از ما گرفته شده است. رکن دین که گرفته شود، دین غیرمرضی داریم. یعنی آن دین دیگر مورد رضایت خدای متعال نمی باشد. و از روش غلط، نمی توان نتیجه صحیح گرفت.

محبان اهل بیت(علیهم السلام)؛ این نکته کلیدی، در "تبری" است که اعتقاد به "تبری" لازم، و اظهار "تبری" تابع شرایط زمان می باشد. و این که مراجع در این مورد توصیه های فراوان دارند از این باب می باشد.

اگر کسی اصل "تبری" را نداشته باشد دینش ناقص است اما اظهار "تبری" به سبّابی و فحاشی نیست. این کارها جزء "تبری" نیست. متاسفانه با برنامه ریزی فحاشی را آوردن در مجالس ما و "تبری" را از ما گرفته اند.

 

حال این سوال مطرح می شود که "تبری " خود را چگونه نشان دهیم؟!

بعد از اتمام جنگ صفین امیرالمومنین حضرت علی(علیه السلام) به کوفه رفتند. دیدند برخی از اصحاب به معاویه فحش و ناسزا می گویند.

امام فرمود من دوست ندارم شما فحش می دهید، خوش ندارم از این که سبّاب باشید. اصحاب گفتند آقا ما به معاویه ناسزاگویی و فحاشی داریم. امام فرمود اگر اهل ایمان بود که حرام بود چون معاویه است خوشم نمی‌آید.

اصحاب پرسیدند: آقا پس چیکار کنیم. امام فرمود: خیانت هایی که این آدم به اسلام کرده را بیان کنید.

دوستان، محبان، شیعیان ! به جای فحاشی، بالای منبر، پشت بلندگو، در نوشته ها، تاریخ را برای ملت بازگو نماییم. و خیانت هایی که توسط ایشان به اسلام ناب شده را بیان کنیم.

برادر و خواهر شیعه وقتی شما به معاویه و ... فحاشی می کنید، معاویه و ... می شود مظلوم و یک عده ای در دفاع از این مسئله می گویند آقا به اینها فحش ندهید. فحاشی را در مجالس "تبری" آوردن و "تبری" را از ما گرفتند و ما متوجه نیستیم که آب در آسیاب دشمن می ریزیم

برای مردم بگوییم مثلا معاویه که عده ای ایشان را خال المومنین می دانند برای این که زودتر به صفین برسد نماز جمعه را روز چهارشنبه برگزار کرد!! نماز جمعه ای که اسمش روی خودش هست و باید جمعه خوانده شود چگونه چهارشنبه خوانده می شود؟!!

و آنهایی که پشت سر این احمق نماز خواندند هم هیچ اعتراضی نکردند که چرا نماز جمعه، روز چهارشنبه خوانده می شود؟!!

به ملت بگوییم که اولین کسی که در عالم اسلام در ظرف طلا و نقره آب و غذا خورد معاویه بود که این خلاف احکام شرعی است.

با این حرفها آن ها نیز بفهمند که "خال المومنین" شان، چقدر خالی است.

برادر و خواهر شیعه وقتی شما به معاویه و ... فحاشی می کنید، معاویه و ... می شود مظلوم و یک عده ای در دفاع از این مسئله می گویند آقا به اینها فحش ندهید. فحاشی را در مجالس "تبری" آوردن و "تبری" را از ما گرفتند و ما متوجه نیستیم که آب در آسیاب دشمن می ریزیم.

در این کار خود کمی تامل کنیم که آیا امام زمان(روحی فداه) از این عملکرد ما راضی هستند؟

البته قابل ذکر است که بحث ما مسئله "سب" و فحاشی است نه لعن. لعن جای خود را دارد.

امام زمان(عج) در نامه ای مرقوم فرمودند:

«احمق های شیعه قلب مرا آزار می دهند. کسانی که بال پشه از دین آنها با ارزش تر است. (الإحتجاج، شیخ مفید، ج2، ص474)

دوباره تکرار می کنم که "تبری" با فحاشی تفاوت دارد و آن را با فحاشی از ما گرفته اند. حواسمان باشد که به جای بیزاری جستن در حق آن چند نفر خدمت نکنیم!!


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد