قرآن مبین
قرآن مبین

قرآن مبین

نشانه های انسان عاقل!

عقل


بی گمان، در آموزه های وحیانی اسلام و قرآن، عقل از جایگاه بلند و بنیادی برخوردار است، به گونه ای که همه چیز انسان مرتبط به آن است.

در روایات نیز بر این نکته تاکید شده که عقل، هر جایی حضور یابد، دین و حیا در آن جا همراه اویند. این بدان معناست که انسانیت انسان را تنها باید در عقل او جست و هر کسی از عقل بی بهره ماند، از همه چیز بازمانده است.


عقل همانند هر قوه ای در مسیر کمال، مراتبی را می گذراند. همان طور که ایمان مراتبی دارد، عقل و خردورزی نیز مراتبی دارد.


 

نشانه های انسان عاقل!

عقل


بی گمان، در آموزه های وحیانی اسلام و قرآن، عقل از جایگاه بلند و بنیادی برخوردار است، به گونه ای که همه چیز انسان مرتبط به آن است. در روایات نیز بر این نکته تاکید شده که عقل، هر جایی حضور یابد، دین و حیا در آن جا همراه اویند. این بدان معناست که انسانیت انسان را تنها باید در عقل او جست و هر کسی از عقل بی بهره ماند، از همه چیز بازمانده است.


عقل همانند هر قوه ای در مسیر کمال، مراتبی را می گذراند. همان طور که ایمان مراتبی دارد، عقل و خردورزی نیز مراتبی دارد.

خداوند در قرآن نشانه های خردورزان را بیان کرده است. البته این بدان معنا است که دست کم اگر بخواهیم خردورزان را بشناسیم می بایست به این نشانه ها توجه کنیم.

قرآن کریم نشانه هایی برای عاقلان قرار می دهد که ما در این نوشتار به دو مورد آن می پردازیم:


1 ـ آخرت طلبی

قرآن مجید، ترجیح آخرت را بر دنیا از نشانه های عاقلان دانسته، می فرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»؛ «زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست و سرای آخرت، برای آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمی اندیشید؟» (انعام / 32)


تشبیه زندگی دنیا به بازی و سرگرمی از این نظر است که بازی ها و سرگرمی ها معمولاً کارهای توخالی و بی اساسی هستند که از متن زندگی حقیقی دورند؛ زیرا پس از پایان بازی، همه چیز به جای خود باز می گردد!

در برابر بازیگران کودک منش، عاقلان وجود دارند؛ آنان به جای دل خوش کردن به زندگی دنیا، به حیاتی جاویدان و فناناپذیر در جهانی وسیع تر و سطح بسیار بالاتر، می اندیشند؛ جهانی که سر و کار آن با حقیقت است نه مجاز، و با واقعیت است نه خیال؛ در جهانی که نعمت هایش با درد و رنج آمیخته نیست، و سراسر، نعمتِ خالص است. (تفسیر نمونه، ج‏5، ص‏ 208)


2 ـ خداجویی

یکی دیگر از ویژگی های عاقلان، خداجویی و خداطلبی است. آنان با اندیشیدن در آیات و نشانه های پروردگار در نظام هستی، به وجود خدا و عظمتش پی می برند.

قرآن مجید در این باره می فرماید: «إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»؛


«در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتی هایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می اندیشند.» (بقره / 164)


اولی الألباب یا صاحبان خرد به تمام موجودات جهان با دقت می نگرند و کوچک ترین پدیده آنها را به وجود یک طرّاح و نقاش ماورای مادّه (کور و کر) و بی شعور راهنمایی می کند. نقشه دلربایی که در گوشه و کنار جهان آفرینش جلوه می کند، آن چنان دلهای صاحبان خرد را جلب می کند که افکارشان در هر حال، چه ایستاده و یا نشسته و یا در بستر آرمیده در یاد آفریدگار است

اینان کسانی هستند که از نیروی خرد به درستی بهره می گیرند و به میانجی گری این آیات به رحمت گسترده و دایمی خدا می نگرند و می دانند که تنها خدا شایسته دوست داشتن است و تنها راه رستگاری، فرمانبرداری از فرمان های او و سر به سجده نهادن در برابر اوست، و تنها او باید به عنوان ولی و سرور پذیرفته شود.

کسانی که خردِ خود را به کار نمی اندازند، با وجود داشتن آن، از وجود این خرد و عقل، بهره ای عائدشان نمی شود.


اینان پروردگار خود را نمی شناسند، بدان سبب که با نظری جامد و متحجّر به ظواهر جهان هستی می نگرند و هیچ ژرف نگری در دلالت های این ظواهر ندارند؛ از این رو، اینان یا اصلاً ایمان ندارند و یا اگر ایمانی به خدا دارند بسیار سطحی است. (تفسیر هدایت، سید محمدتقی مدرسی، ج‏1، ص‏288؛ تفیسر نمونه، ج‏1، ص‏562؛ تفسیر نور، ج‏1، ص‏252)

آیه دیگری که خداجویی را نشانه اندیشمندی می داند آیه 190 سوره آل عمران است. در این آیه می خوانیم: «إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ «؛ «مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفتِ شب و روز، نشانه های (روشنی) برای خردمندان است.» (آل عمران / 190)


عقل

این گروه بر حسب منطق قرآن و خرد از مقام انسانیّت و دانش، سهمی نبرده، و از اوراق پدیده های جهان، درسی نیاموخته اند و ارزش خود را نمی دانند، و تا وقتی فرصت زندگی دارند، عمر خود را با سرگرمی و روزمرگی طی می کنند تا سرانجام مرگ، آنان را فراخواند.

اولی الألباب یا صاحبان خرد به تمام موجودات جهان با دقت می نگرند و کوچک ترین پدیده آنها را به وجود یک طرّاح و نقاش ماورای مادّه (کور و کر) و بی شعور راهنمایی می کند.

نقشه دلربایی که در گوشه و کنار جهان آفرینش جلوه می کند، آن چنان دل های صاحبان خرد را جلب می کند که افکارشان در هر حال، چه ایستاده و یا نشسته و یا در بستر آرمیده در یاد آفریدگار است.


آنان در هر یک از پدیده ها می نگرند و درس تازه ای از خداشناسی می آموزند و از طرح نقشه زیبای طبیعت به صانع آن پی می برند که دست توانای خود را در این صنعِ حیرت انگیز هرگز بیهوده به کار نبرده است؛ بلکه باور دارند خدای متعال به جهان تابیده، تا مثالی از بی همتایی خود را در آن صحنه نمایش دهد، و خوان نعمتش را از هر سو برای هر ذرّه بگستراند تا تدبیر عمومی آفرینش را در کوچک ترین پدیده به کار برد، و هر آفریده ای به قدر ظرفیّت خود بهره بردارد؛ ولی از صنع و گسترش خوان هستی خود بی نیاز است. (انوار درخشان، ج‏3، ص‏294)

تشبیه زندگی دنیا به بازی و سرگرمی از این نظر است که بازیها و سرگرمیها معمولا کارهای توخالی و بی اساس هستند که از متن زندگی حقیقی دورند؛ زیرا پس از پایان بازی، همه چیز به جای خود بازمی گردد!

خداوند رحمان در ادامه آیه پیشین، ژرف اندیشی در آفریده ها برای شناخت آفریدگار را نشانه خردورزان دانسته، عاقلان را این گونه معرفی می فرماید: «الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛ «همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد می کنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند (و می گویند:) بارالها! اینها را بیهوده نیافریده ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار.» (آل عمران / 191)

صاحب مغز و عقل که ولایت را پذیرفته و صاحب مغز شده است، به سبب تلقیح ولایت در هیچ حالی از ذکر خدا خالی نمی شود، و اگر احیاناً شیطان، ذکر خدا را از یاد او ببرد، دوباره خدا را یاد می کند و در هر حالی استغفار می کند، چه ایستاده و چه نشسته و بر پهلوهایشان (نیز به یاد خدایند)


در برابر این عده، نابخردان هستند که با افترای بر خدا و دنیاجویی در برابر خداجویی و با دروغگویی، دنبال زندگی دو روزه دنیا هستند: «وَ لکِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»؛ «ولی کسانی که کافر شدند، بر خدا دروغ می بندند و بیش تر آنها نمی فهمند» (مائده / 103)


برخی مفسران درباره آیه یاد شده معتقدند خداوند تأکید می کند بیشتر کافران تعقل نمی کنند، بدان سبب است که آنان به جای حق طلبی و به کارگیری عقل در مسیر بایسته و شایسته، به تقلید طریق گذشتگان راه می پیمایند و یا اکثر آنان از اوامر و دستورهای الهی پیروی نمی کنند.

پس آیه شریفه به این مطلب اشاره دارد که آنان با آنکه می دانستند راهشان بیراهه و مسیرشان رو سوی ناکجا آباد است؛ ولی عشق به ریاست و ملی گرایی افراطی آنان، مانع به کارگیری صحیح عقلشان بود.)

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد