قرآن مبین
قرآن مبین

قرآن مبین

چند نوع گریستن در اسلام داریم؟ و گریه بر امام حسین چه نوع گریه ای است؟


گریه انواع و اقسامى دارد که مهم‏ترین آن ها چنین است‏:


1-. گریه ترس و هراس: این نوع گریه غالباً در اطفال وجود دارد و در واقع کودک با این وسیله، ترس خویش را نمایان می‏کند


2. گریه جلب ترحّم: خود بر دو قسم است: «طبیعى» که بسیار مؤثر و برانگیزاننده است؛ مانند گریه کودکى که پدر و مادر خویش را از دست داده است. «تصنعى»؛ که در ظاهر به دیگران میخواهد بباوراند که ناراحت و اندوهگین است.

 


   


گریه انواع و اقسامى دارد که مهم‏ترین آن با شرحى مختصر چنین است‏:


1. گریه ترس و هراس: این نوع گریه غالباً در اطفال وجود دارد و در واقع کودک با این وسیله، ترس خویش را نمایان می‏کند.


 2- . گریه جلب ترحّم: خود بر دو قسم است: «طبیعى» که بسیار مؤثر و برانگیزاننده است؛ مانند گریه کودکى که پدر و مادر خویش را از دست داده است. «تصنعى»؛ که در ظاهر به دیگران میخواهد بباوراند که ناراحت و اندوهگین است


.3. گریه غم و اندوه: این گریه انعکاسى از ظلمتى که فضاى درون را فرا گرفته ابراز میکند. جنبه مثبت این نوع گریه تنها تخلیه درون است و به همین جهت است که پس از آن، آدمى کمى احساس آرامش می‏کند


.4. گریه شوق و شادى: این نوع گریه ناشى از رقّت قلبى است که غالباً پس از دوره‏اى از یأس و ناامیدى درباره موضوعى نمودار میگردد


5. گریه تقوا و رشد روحانى:


 این نوع گریه مختص مردان و زنان الهى است و بیان سوز درون و ابراز عجز و پشیمانى، پریشانى، توبه و عشق به معبود است. این گریه، موجب پالایش روح و زمینه‏ ساز قرب به خداوند است.گریه تقوا و پرهیزگارى، همان اشکى است که اگر از سوز دل، بر گونه‏ ها جارى گردد؛ توجه حضرت حق را به بنده خود جلب کرده، بستر رحم و فضل او را فراهم میسازد.


براى این گریه (تقوا و رشد روحانی) که مقصود بحث ماست عواملى شمارش کرده ‏اند که عبارتند از:


5-1. ندامت از گناهان؛ گاهى اشک مردان الهى، به دلیل پشیمانى از گناهى است که مرتکب شده ‏اند. این اشک باعث میشود که آدمى از عمل زشت خود پشیمان گشته، عزم خود را بر ترک افعال ناپسند تقویت کند، چنان که امام على(ع) می‏فرماید: «خوشا کسى که به فرمانبردارى پروردگار روى آرد و بر گناه خود بگرید. نهج ‏البلاغه، خ 176، ص 185)


5-2. احساس ابهام در بازگشت نهایى به سوى خداوند؛ مشتاقان کوى الهى همیشه خود را در خطر می‏بینند و نگران از آن که آینده چه خواهد شد؟ و آنان چگونه به منزل مقصود بار خواهند یافت و با چه کیفیتى در محضر پروردگار حاضر خواهند شد؟!


آیا تا رسیدن به معبود ازلى، از خدعه‏ هاى نفس و مکر شیطان در امان‏ اند؟ این نگرانى و احساس ابهام در رجعت به سوى خداوند، موجب گریه آنان میشود. فرازهایى از مناجات امام سجاد(ع) حکایتگر این عامل است:«


و مالى لا ابکى ولا ادرى الى مایکون مصیرى و ارى نفسى تخادعنى و ایامى تخاتلنى و قد خفقت عند رأسى اجنحة الموت فما لا ابکى، ابکى لخروج نفسى، ابکى لظلمة قبرى ابکى لضیق لحدى ... مفاتیح‏الجنان، دعاى ابوحمزه ثمالى»


.5-3. شوق و محبت؛ دوستداران حقیقى پروردگار، از آنجا که تنها محبوب ‏را او میدانند، گاهى از شوق و نشاط لقاى او می‏گریند و زمانى از هجران او در شکوه ‏اند. چنین گریه اى هم از فراق یار است و هم از شوق دیدار او


.5-4. خشیّت؛ ترسى مبتنى بر بینش و فهم است و هنگامى که مردان و زنان الهى، عظمت خداوند را درک میکنند - البته به قدر فهمشان - خوف از حضرتش پیدا کرده، این ترس موجب گریستن آنان میشود.


 امام صادق(ع) میفرماید: «هر چشمى در روز قیامت گریان است، مگر چشمى که از محارم خدا اجتناب کند و چشمى که شب را در طاعت خدا بیدار باشد و چشمى که در دل شب از خشیت خدا گریه کند. اصول کافى، ج 2، کتاب الدعاء، باب البکاء)


.5-5. فقدان دوستان حقیقى؛ از آنجا که از دیدگاه آیات قرآن و روایات، محبوبان الهى در شمار دوستان حقیقى به شمار می ‏آیند و محبت به آنها، محبت به خدا است؛ در صورت فقدان ظاهرى چنین محبوبانى، مردان الهى گریان ‏اند و گریه آنها در واقع به دلیل هجرانى است که در مراتب پایین‏تر از محبوب ازلى و انسان‏هاى کامل، براى آنان پیش آمده است. (دوست‏ شناسى و دشمن‏ شناسى در قرآن، فصل 3).


‏گریه ائمه(ع) بر یکدیگر، گریه رسول اکرم(ص) بر از دست دادن حمزه و همسر خود و ... همه ریشه در چنین گریه ‏اى دارد.5-6. نداشتن فضایل و اوصاف راستین؛ گاهى اشک مردان الهى بر نبود اوصافى است که باید در وجودشان تجلى مى‏یافت و این گریه در هنگام اندیشه در داشته ‏هاى انسان‏هاى برتر و راه طى‏ کرده‏ ها و فقدان آن در گریه کننده؛ شدت مى‏گیرد و موجب آن میشود که آدمى در نیل به آن اوصاف کوشش کند.


فرازى از دعاى امام سجاد نیز حکایتگر این عامل است:


«واعنى بالبکاء على نفسى فقد افنیت با التسویف والآمال عمرى. دعاى ابوحمزه ثمالى).یکی از خواص بسیار مهم گریه مخصوصا قسم اخیر (تقوا و پرهیزکاری) برانگیختن نفس انسان در مسیر بندگی است چرا که انسان زمانی در مسیر حقیقی بندگی و خودسازی قدم می گذارد که به عجز و ناتوانی خویش پی برد و گریه یکی از مصادیق نیاز انسان به قدرتی ماورای خویش یعنی خداوند قادر متعال است.


هر چند در خصوص انواع گریه‏ هاى دیگر، منعى وارد نشده است؛ ولى آنچه که در آموزه‏ هاى قرآنى و روایى بر آن تأکید شده است؛ همان گریه تقوا و رشد روحانى است.


 گریه ‏اى که در این سوى پرده، «سوز دل» و در آن سوى پرده «آرامش، لذت، ابتهاج و کرامت» است اصول کافى، ج 2، کتاب‏ الدعاء، باب البکاء. این سو، «غم و پریشانى دل» است و آن طرف، «ابتهاج، شراب طهور و لذت شهود» بحارالانوار، ج 73، ص 157).


گریه ارزشی نیز دارای مراتب و درجاتی است که بهترین آنها گریه ای است که در رسای سید و سالار شهیدان عالم حضرت اباعبدالله (ع) می باشد که در بر گیرنده تمام خصوصیات گریه رشد و تقوای روحانی به وجه احسن می باشد.

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 30 آذر 1393 ساعت 15:25

جالب بود ممنمون

[ بدون نام ] 30 آذر 1393 ساعت 15:25

به من هم سر بزن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد