گریه انواع و اقسامى دارد که مهمترین آن ها چنین است:
1-. گریه
ترس و هراس: این نوع گریه غالباً در اطفال وجود دارد و در واقع کودک با این
وسیله، ترس خویش را نمایان میکند
2. گریه جلب ترحّم: خود بر دو قسم است:
«طبیعى» که بسیار مؤثر و برانگیزاننده است؛ مانند گریه کودکى که پدر و مادر
خویش را از دست داده است. «تصنعى»؛ که در ظاهر به دیگران میخواهد بباوراند
که ناراحت و اندوهگین است.
گریه انواع و اقسامى دارد که مهمترین آن با شرحى مختصر چنین است:
1. گریه
ترس و هراس: این نوع گریه غالباً در اطفال وجود دارد و در واقع کودک با این
وسیله، ترس خویش را نمایان میکند.
2- . گریه جلب ترحّم: خود بر دو قسم است:
«طبیعى» که بسیار مؤثر و برانگیزاننده است؛ مانند گریه کودکى که پدر و مادر
خویش را از دست داده است. «تصنعى»؛ که در ظاهر به دیگران میخواهد بباوراند
که ناراحت و اندوهگین است
.3. گریه غم و اندوه: این گریه انعکاسى از ظلمتى
که فضاى درون را فرا گرفته ابراز میکند. جنبه مثبت این نوع گریه تنها تخلیه
درون است و به همین جهت است که پس از آن، آدمى کمى احساس آرامش میکند
.4.
گریه شوق و شادى: این نوع گریه ناشى از رقّت قلبى است که غالباً پس از
دورهاى از یأس و ناامیدى درباره موضوعى نمودار میگردد
5. گریه تقوا و رشد
روحانى:
این نوع گریه مختص مردان و زنان الهى است و بیان سوز درون و ابراز
عجز و پشیمانى، پریشانى، توبه و عشق به معبود است. این گریه، موجب پالایش
روح و زمینه ساز قرب به خداوند است.گریه تقوا و پرهیزگارى، همان اشکى است
که اگر از سوز دل، بر گونه ها جارى گردد؛ توجه حضرت حق را به بنده خود جلب
کرده، بستر رحم و فضل او را فراهم میسازد.
براى این گریه (تقوا و رشد روحانی) که مقصود بحث ماست عواملى شمارش کرده
اند که عبارتند از:
5-1. ندامت از گناهان؛ گاهى اشک مردان الهى، به دلیل
پشیمانى از گناهى است که مرتکب شده اند. این اشک باعث میشود که آدمى از
عمل زشت خود پشیمان گشته، عزم خود را بر ترک افعال ناپسند تقویت کند، چنان
که امام على(ع) میفرماید: «خوشا کسى که به فرمانبردارى پروردگار روى آرد و
بر گناه خود بگرید. نهج البلاغه، خ 176، ص 185)
5-2. احساس ابهام در
بازگشت نهایى به سوى خداوند؛ مشتاقان کوى الهى همیشه خود را در خطر
میبینند و نگران از آن که آینده چه خواهد شد؟ و آنان چگونه به منزل مقصود
بار خواهند یافت و با چه کیفیتى در محضر پروردگار حاضر خواهند شد؟!
آیا تا
رسیدن به معبود ازلى، از خدعه هاى نفس و مکر شیطان در امان اند؟ این
نگرانى و احساس ابهام در رجعت به سوى خداوند، موجب گریه آنان میشود.
فرازهایى از مناجات امام سجاد(ع) حکایتگر این عامل است:«
و مالى لا ابکى ولا
ادرى الى مایکون مصیرى و ارى نفسى تخادعنى و ایامى تخاتلنى و قد خفقت عند
رأسى اجنحة الموت فما لا ابکى، ابکى لخروج نفسى، ابکى لظلمة قبرى ابکى لضیق
لحدى ... مفاتیحالجنان، دعاى ابوحمزه ثمالى»
.5-3. شوق و محبت؛ دوستداران
حقیقى پروردگار، از آنجا که تنها محبوب را او میدانند، گاهى از شوق و نشاط
لقاى او میگریند و زمانى از هجران او در شکوه اند. چنین گریه اى هم از
فراق یار است و هم از شوق دیدار او
.5-4. خشیّت؛ ترسى مبتنى بر بینش و فهم
است و هنگامى که مردان و زنان الهى، عظمت خداوند را درک میکنند - البته به
قدر فهمشان - خوف از حضرتش پیدا کرده، این ترس موجب گریستن آنان میشود.
امام صادق(ع) میفرماید: «هر چشمى در روز قیامت گریان است، مگر چشمى که از
محارم خدا اجتناب کند و چشمى که شب را در طاعت خدا بیدار باشد و چشمى که در
دل شب از خشیت خدا گریه کند. اصول کافى، ج 2، کتاب الدعاء، باب
البکاء)
.5-5. فقدان دوستان حقیقى؛ از آنجا که از دیدگاه آیات قرآن و
روایات، محبوبان الهى در شمار دوستان حقیقى به شمار می آیند و محبت به
آنها، محبت به خدا است؛ در صورت فقدان ظاهرى چنین محبوبانى، مردان الهى
گریان اند و گریه آنها در واقع به دلیل هجرانى است که در مراتب پایینتر
از محبوب ازلى و انسانهاى کامل، براى آنان پیش آمده است. (دوست شناسى و
دشمن شناسى در قرآن، فصل 3).
گریه ائمه(ع) بر یکدیگر، گریه رسول اکرم(ص)
بر از دست دادن حمزه و همسر خود و ... همه ریشه در چنین گریه اى دارد.5-6.
نداشتن فضایل و اوصاف راستین؛ گاهى اشک مردان الهى بر نبود اوصافى است که
باید در وجودشان تجلى مىیافت و این گریه در هنگام اندیشه در داشته هاى
انسانهاى برتر و راه طى کرده ها و فقدان آن در گریه کننده؛ شدت مىگیرد و
موجب آن میشود که آدمى در نیل به آن اوصاف کوشش کند.
فرازى از دعاى امام
سجاد نیز حکایتگر این عامل است:
«واعنى بالبکاء على نفسى فقد افنیت با
التسویف والآمال عمرى. دعاى ابوحمزه ثمالى).یکی از خواص بسیار مهم گریه
مخصوصا قسم اخیر (تقوا و پرهیزکاری) برانگیختن نفس انسان در مسیر بندگی است
چرا که انسان زمانی در مسیر حقیقی بندگی و خودسازی قدم می گذارد که به عجز
و ناتوانی خویش پی برد و گریه یکی از مصادیق نیاز انسان به قدرتی ماورای
خویش یعنی خداوند قادر متعال است.
هر چند در خصوص انواع گریه هاى دیگر،
منعى وارد نشده است؛ ولى آنچه که در آموزه هاى قرآنى و روایى بر آن تأکید
شده است؛ همان گریه تقوا و رشد روحانى است.
گریه اى که در این سوى پرده،
«سوز دل» و در آن سوى پرده «آرامش، لذت، ابتهاج و کرامت» است اصول کافى، ج
2، کتاب الدعاء، باب البکاء. این سو، «غم و پریشانى دل» است و آن طرف،
«ابتهاج، شراب طهور و لذت شهود» بحارالانوار، ج 73، ص 157).
گریه ارزشی نیز
دارای مراتب و درجاتی است که بهترین آنها گریه ای است که در رسای سید و
سالار شهیدان عالم حضرت اباعبدالله (ع) می باشد که در بر گیرنده تمام
خصوصیات گریه رشد و تقوای روحانی به وجه احسن می باشد.
جالب بود ممنمون
به من هم سر بزن