«نذر» در اصطلاح فقهى؛ یعنی اینکه انسان ملتزم شود کار خیرى را براى خدا بهجا آورد، یا کارى را که ترک آن بهتر است، براى خدا ترک نماید. یکی از شرایط درستی نذر این است:
کارى را که انسان نذر میکند، باید توانایی انجام آن براى شخص نذر کننده ممکن و از نظر شرع مقدس اسلام نیز مطلوب باشد؛ مانند انجام واجب و مستحب یا ترک حرام و مکروه و یا انجام کار مباحى که از جهتى بهتر باشد و نذر کننده نیز به قصد همان جهت نذر کند.
«نذر» در اصطلاح فقهى؛ یعنی اینکه انسان ملتزم شود کار خیرى را براى خدا بهجا آورد، یا کارى را که ترک آن بهتر است، براى خدا ترک نماید. یکی از شرایط درستی نذر این است: کارى را که انسان نذر میکند، باید توانایی انجام آن براى شخص نذر کننده ممکن و از نظر شرع مقدس اسلام نیز مطلوب باشد؛ مانند انجام واجب و مستحب یا ترک حرام و مکروه و یا انجام کار مباحى که از جهتى بهتر باشد و نذر کننده نیز به قصد همان جهت نذر کند.
جواب: اگر انسان نذر کند که کار حرام یا مکروهی را انجام دهد، یا کار واجب یا مستحبی را ترک کند، نذر او صحیح نیست و همچنین اگر نذر کند که کار مباحی را انجام دهد یا ترک نماید چنانچه به جا آوردن آن و ترکش از هر جهت مساوی باشد، نذر او صحیح نیست. (توضیح المسائل حضرت امام (ره)، م 2648 ـ 2649)
نذر، عهد و قسم پیمانی با خداوند است که باید - با توجه به شرایطی که برای هر یک قرار داد شده- به آن عمل شود؛ لذا از این جهت با هم شباهت دارند. در ذیل ابتدا تعریف هر یک سپس تفاوتشان بیان میشود.
1. «نذر» در اصطلاح فقهى؛ یعنی اینکه انسان ملتزم شود کار خیرى را براى خدا بهجا آورد، یا کارى را که ترک آن بهتر است، براى خدا ترک نماید.[1] یکی از شرایط درستی نذر[2] این است: کارى را که انسان نذر میکند، باید توانایی انجام آن براى شخص نذر کننده ممکن و از نظر شرع مقدس اسلام نیز مطلوب باشد؛ مانند انجام واجب و مستحب یا ترک حرام و مکروه و یا انجام کار مباحى که از جهتى بهتر باشد و نذر کننده نیز به قصد همان جهت نذر کند.[3]
2. عهد آن است که انسان با خداوند پیمان بندد کاری را انجام دهد یا کاری را ترک نماید.[4] اما کسی که عهد میکند کاری را انجام دهد نیاز نیست آن کار در شرع بهتر باشد، بلکه کافی است مباح باشد و انجام آن برای او مصلحتی در دین یا دنیا داشته باشد.[5]
3. یمین (قَسَم)؛ کاری را که انسان قصد انجام یا ترک آن را در آینده دارد، برای تأکید، به یکی از اسمهای خداوند متعال قسم یاد میکند و انجام یا ترک آن کار را بر خود واجب میکند؛ گرچه آن کار مباح باشد،[6] اما کاری را که بر انجام آن قسم یاد میشود، حرام و مکروه نباشد و کاری را که بر خودداری از آن سوگند یاد میشود، واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد که کار مباحی را به جا آورد یا از آن خودداری کند؛ چنانچه انجام آن کار یا خودداری از آن دارای غرض عقلایی؛ هر چند دنیوی داشته باشد، قسم او درست است، و باید بر طبق آن عمل کند.[7]
4. با توجه به تعریف هر یک فهمیده میشود که؛ فرقى بین نذر و عهد نیست مگر در تلفّظ؛ مثلًا اگر شخص بگوید با خدا «عهد» میکنم که هر شب نماز شب بخوانم یا اگر مریض من خوب شد هزار تومان صدقه میدهم، به آن عهد میگویند و اگر بگوید برای خدا بر من است که هر شب نماز شب بخوانم یا اگر مسافر من سالم برگشت فلان کار خیر را انجام بدهم، به آن نذر میگویند و در حقیقت تمام مسائل و شرایطی که در نذر گفته شده در عهد نیز میآید.
تمام مسائل و شرایطی که در نذر گفته شد در قسم نیز مىآید، مگر اینکه مورد نذر و عهد باید راجح باشد (انجام واجب یا مستحب و یا ترک حرام و مکروه) ولى مورد قسم لازم نیست رجحان و برتری داشته باشد اما نباید مرجوح باشد؛ یعنی مورد قسم ترک واجب یا مستحب و یا انجام حرام یا مکروه نباشد.
گفتنی است؛ کفّاره عهد مانند کفّاره نذر است؛ یعنى سیر کردن شصت فقیر، یا دو ماه روزه پىدرپى، یا آزاد کردن یک بنده.[8] اما کفارهء عمل نکردن به قسم عبارت است از اینکه؛ یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را سیر کند، یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید سه روز، روزه بگیرد.
جواب: اگر شوهر حضور دارد، باید بنابر احتیاط نذر زن با اجازه او باشد.
جواب: اگر موقع نذر کردن صیغه نذر را خواندهاید و قدرت گرفتن سى روز روزه را داشتهاید باید به نذرتان عمل کنید و اگر عمل نکنید باید کفاره مخالفت نذر را بپردازید، و کفاره نذر مثل کفاره قسم است، و اگر پس از نذر صحیح به واسطه عذرى نتوانستید روزه بگیرید باید آن روزهها را بعد از مرتفع شدن عذر قضا کنید و در فرض مذکور کفاره ساقط است.
جواب: اگر وقت معینى براى جمعهها تعیین نکردهاید و وقتش وسعت دارد، باید به نذر خود عمل کنید.
پی نوشت ها:
[1]. امام خمینى، توضیح المسائل، محقق و مصحح: قلیپور گیلانى، مسلم، ص 560، م 2510، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(قدس سره)
[2]. ر.ک: نمایههای «بهترین نذر»، سوال 873؛ «تغییر نذر»، سوال 1956؛ «نذر و قسم و عدم توانایی انجام عمل»، سوال 12565 در سایت اسلام کوئیست
[3]. همان، ص 561، م 2517، 2518 و 2519.
[4]. مشکینى، میرزا على، مصطلحات الفقه، ص 381 – 382
[5]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، قواعد الأحکام فی معرفة الحلال و الحرام، ج 3، ص 295، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1413ق؛صافی گلپایگانى، لطف الله، هدایة العباد، ج 2، ص 255
[6]. ایروانى، باقر، دروس تمهیدیة فی الفقه الاستدلالی على المذهب الجعفری، ج 2، ص 498
[7]. موسوی گلپایگانى، سید محمد رضا، هدایة العباد، محقق و مصحح: ثابتى همدانى، على، نیرى همدانى، على، ج 2، ص 190
[8]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 622، دفتر انتشارات اسلامی
برگفته از سایت تبیان