ما هیچکدام دوست نداریم کسی وارد حریم خصوصی زندگیمان شود و به نوعی در زندگیمان سرک بکشد حال آن فرد هر دلیلی که می خواهد داشته باشد؛ تجسس یکی از مهمترین موضوعات اخلاقی است که متأسفانه گریبان بسیاری را گرفته است.
انسانی که سالم است نگاه مثبتی به زندگی و اطرافیانش دارد؛ پس کسی که دنبال عیبجویی دیگران است قطعا فردی است که از نظر شخصیتی مشکلی دارد چنانچه این رفتار بر طبق آیات قرآن و روایات، مذموم دانسته شده و جایز نیست. زیرا در روایات آمده است اگر کسی به آبروی دیگری بیاحترامی کند و حرمت او را از بین ببرد مثل این است که به خانه کعبه بیاحترامی کرده است.
واژه عربی تجسس، در اصل به معنای «با دست لمس کردن» و مجازاً به معنای «نگاه کردن از سر کنجکاوی برای شناسایی دیگران» است.(1)این واژه در فارسی به معنای «خبر جستن» است(2) مرحوم شهید ثانى نیز در تعریف اصطلاحی آن مىفرماید: معنى تجسّس این است که بندگان خدا را زیر پرده ستّاریّت پروردگار رها نکنى و پرده از روى کار آنان بردارى و آنچه را که خداوند پوشیده داشته است آشکار کنى که این کار وسیله کسب اطلاع از امور مخفى آنها و پرده برداشتن از روى اسرارشان مىشود و در نتیجه آنچه بر تو پوشیده بود آشکار مىگردد که اگر مخفى بود دل و دینت سالمتر مىماند.(3)
اصل در دین اسلام حسن ظن داشتن به دیگران است و سوء ظن نسبت به دیگران حرام است زیرا موجب تجسس در زندگی خصوصی افراد می گردد. خداوند حکیم در قرآن کریم از این عمل زشت در ضمن منع از گناهان دیگر می فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا...»(4) (ای مومنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که بعضی از ظنون گناه است و تجسس نکنید...).
به عبارت دیگر از جمله شروط ایمان عدم دخالت و تحقیق بیجا در امور مسلمانان است و با صیغه نهی که آمده دلالت بر حرمت تجسس می کند و در روایت نیز در مورد مجازات اینگونه افراد در قیامت آمده است: «کسی که به سخن و مکالمات افراد گوش میکند در حالی که آنها از اینکه کسی به گفته آنها گوش دهد کراهت دارند، روز قیامت در گوش او سرب گداخته ریخته میشود.(5)
تجسّس سه نوع است: در امور شخصی، در امور اجتماعی و در امور دشمن.
تجسّس در امور شخصی افراد به حکم عقل و صریح آیه «ولاتجسسوا» و روایات متعدد، جایز نیست. امور شخصی افراد همان حوزه مربوط به خود فرد و خانواده اش است که تمایل ندارد دیگران از آن باخبر شوند. چنانچه فقها مصادیق تجسّس در امور شخصی افراد را چنین بیان کردهاند: 1. استراق سمع و گوش ایستادن (مثلاً برای تشخیص غناء بودن آهنگی؛ 2. استشمام (مثل استشمام دهان شخصی برای کشف شرب خمر؛ 3. طلب بازرسی از لباسها و آنچه در زیر لباس مخفی کرده است؛ 4. سۆال از اسرار و عورات.(6)
نقل کردهاند که عمر شبی از کوچهای عبور میکند و صدای مرد و زنی را از خانهای میشنود. وی از بالای دیوار خانه بالا میرود و مردی را به همراه زنی شراب به دست در حیاط خانه مییابد. به مرد میگوید: ای دشمن خدا! فکر میکنی خدا تو را در حالی که معصیت میکنی مستور خواهد داشت؟! مرد به عمر میگوید: ای امیرمۆمنان! اگر من یک اشتباه کردم، تو سه اشتباه کردی. خداوند فرموده: «و لاتجسسوا»، ولی تو تجسّس کردی، و گفته: «آتُوا البُیُوتَ مِن ابوابِها» و تو از دیوار آمدی و فرموده است: «اذا دَخَلتُم بُیوتاً فَسَلِّمُوا» و تو سلام نکردی.(7)
تجسّس در امور اجتماعی یا همان «بازرسی» و «نظارت»: بنا بر دلیل عقلی و برخی روایات، جایز و در برخی شرایط واجب است. اطلاع از شرایط جامعه، نیازهای مردم و ایجاد عدالت اجتماعی که از مهمترین وظایف حاکم است، و دستیابی به آنها تا حد زیادی به گزینش مسئولان و کارگزاران حکومتی متعهد، مۆمن و متخصص، وابسته است، نیازمند تحقیق و تفحص از عملکرد دستگاهها و سازمانهای اجتماعی است.(8)
تجسّس در مورد دشمنان حکومت و گردآوردن اطلاعات از آنها به حکم عقل و شرع جایز است. آیه چهارم سوره منافقون، سیره پیامبر(صلى الله علیه و آله) و حضرت علی(علیه السلام) بر جواز این امر دلالت دارد. امام رضا(علیه السلام) فرمود: پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) هرگاه سپاهى را گسیل مى داشت و به فرماندهى بدگمان بود یکى از افراد مورد اعتماد خود را به عنوان جاسوس همراه او مى فرستاد.(9)
1)رسوا شدن
رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله: لا تَطلُبوا عَثَراتِ المۆمنینَ ؛ فإنّ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّه عَثَراتِهِ ، ومَن تَتَبّعَ اللّه عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ ولو فی جَوفِ بَیتِهِ.(10) پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله): لغزشهاى مسلمانان رانجویید که هر کس لغزشهاى برادرش را پى جوید خداوند لغزشهاى او را پیگیرى مى کند و هر که را که خداوند عیبجویى کند رسوایش مى سازد هر چند در اندرون خانه خود باشد.
عنه صلى الله علیه و آله: لا تَسألوا الفاجِرَةَ : مَن فَجَرَ بِکِ ؟ فکما هانَ علَیها الفُجورُ ، یَهونُ علَیها أنْ تَرمیَ البَریءَ المسلِمَ (11). پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله): از زن بد کاره نپرسید: چه کسى با تو فسق کرد؟ زیرا همان گونه که به راحتى مرتکب فحشا مى شود به راحتى هم مسلمان بى گناهى را بدنام مى کند.
3) تنها ماندن
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : لا تُفَتِّشِ النّاسَ عن أدیانِهِم فتَبقى بلا صَدیقٍ(12). امام صادق(علیه السلام): از دین و آیین مردم پرس وجو مکن که بى دوست مى مانى.
4) تباه کردن مردم
سنن أبی داوود عن بعض الأصحاب : سَمِعتُ رَسُول اللّه صلى الله علیه و آله یَقُولُ: إنَّکَ إِنْ اتَبَعتَ عَوراتِ الناس أَفسَدْتَهُم أَوکِدتَ أَن تُفسِدَهُم(13). سنن ابو داوود به نقل از یکى از اصحاب پیامبر (صلى الله علیه و آله): از پیامبر خدا شنیدم که مى فرمود: اگر تو در پى کشف اسرار و عیوب مردم باشى ، آنها را تباه مى کنى و یا در صدد تباه کردن آنها برآمده اى.
بنابراین تجسس در امور شخصی افراد بر طبق آیات و روایات حرام است اما تجسس در امور اجتماعی یا همان نظارت و تجسس در جنگها جایز و در برخی موارد واجب است.
روی من شرط ببند
تمام "دل" ها را رد کرده ام
چشم بسته این قمار را می برم
دوست داشتن تو..
دلیل که نه...!!!
دل می خواهد...