قرآن مبین
قرآن مبین

قرآن مبین

ببین آیا در زندگیت خوشبختی؟!

خوشبختی


خوشبخت، واژه ای که در ادبیات ما بسیار رواج داشته و بار معنایی خاصی را به دوش می کشد و در عین حال می تواند ملاک و معیار تمایز آدمیان از یکدیگر نیز باشد.

بر این اساس مردمان به دو گروه مجزای خوشبخت و بدبخت تقسیم می شوند. و در این میان نکته حائز اهمیت آن است که خوشبختی فرد با توجه به شرایط و جایگاه او در مواجهه با لذایذ دنیا تعریف می گردد.

 


 

خوشبختی

خوشبخت، واژه ای که در ادبیات ما بسیار رواج داشته و بار معنایی خاصی را به دوش می کشد و در عین حال می تواند ملاک و معیار تمایز آدمیان از یکدیگر نیز باشد. بر این اساس مردمان به دو گروه مجزای خوشبخت و بدبخت تقسیم می شوند. و در این میان نکته حائز اهمیت آن است که خوشبختی فرد با توجه به شرایط و جایگاه او در مواجهه با لذایذ دنیا تعریف می گردد.

 



آیا شما آن کسی هستید که خوشبخت نام دارد؟!

همه روزه غمگین هستید، هر روز اندوه بزرگى ‏یا پرواى کوچکى مخصوص به خود دارد، دیروز براى سلامتى کسی که نزد شما عزیز است میلرزیدید، امروز بر سلامت‏خود بیمناکید، فردا اضطرابتان راجع‏به پول خواهد بود، پس فردا زخم زبان یک مفترى (افترا زننده) اندوهگین‏تان‏خواهد ساخت، پسین فردا بدبختى یک دوست ‏سبب تاثرتان خواهد بود،  سپس ‏بدى یا خوبى هوا، پس از آن شکستن یا گم شدن چیزى نفیس (با ارزش)، پس از آن تفریحى که بدلیل آن، وجدان و ستون فقرات ملامتتان خواهد کرد. یکبار دیگر جریان امور عمومى. این در صورتیست که آلام قلبى را بشمار نیاوریم و همچنین ادامه مییابد. ابرى از میان میرود، ابر دیگرى پدیدار میشود. در هر صد روز به زحمت ‏یک روز اتفاق میفتد که آفتاب شادمانى براى شما بدرخشد، و حال آنکه شما از افراد نادرى هستید که سعادت دارند، و شادبودن و شادمان زیستن معیار خوشبختی او در این دنیاست.

 

دنیا جای خوشبختی نیست

کسانیکه صاحب فکرند،این‏عبارت را کمتر بکار میبرند (خوشبختان و بدبختان). در این عالم که مسلما دهلیز عالم دیگریست، خوشبخت وجود ندارد. تقسیم واقعى بشر از این قرار است. «روشنان و تاریکان‏» کاستن از تعداد تاریکان و افزودن بر تعداد روشنان هدف‏اصلى است. از این جهت است که فریاد کنان میگوئیم: تعلیم، دانش، خواندن‏ را آموختن روشن کردن آتش است. از هجى کردن هر هجا شراره‏اى بیرون‏ میجهد، در واقع کسی که میگوید: روشنائى واجب نمی آید که بگوید: شادمانى.آدمى در روشنائى رنج میبرد،افراط در آن مى‏سوزاند،شعله دشمن بال وپر است. انسانی که به علم و معرفت آغشته باشد در فراق یار حقیقی خویش دائم در حال سوختن است و آرام و قرارد در هجران برایش معنا ندارد از این رو لذایذ این دنیا نیز به کامش لذت بخش نیست به همین سبب او نیز در این دنیا خوشبخت نیست و زمانی به خوشبختی می رسد که لقاء الهی حاصل گردد.

هنگامی که از خوش بختی سخن به میان می آید مقصود از آن است که انسان با چیز ناملایم و ناخوشایندی برخورد ندارد. با این نوع نگاه به این مقوله باید گفت خوشبختی در این دنیا غیر قابل دستیابی است چرا که این عالم با رنج و غصه آکنده است

بله شادی این دنیا سرابی بیش نیست و از آن نمی توان کام تشنه ای را سیراب نمود، از این روست که حضرت علی علیه السلام فراوان در نهج البلاغه شادی این دنیا را فریبنده معرفی کرده و می فرمایند: اى مردم! به دنیا چونان زاهدان روى گردان از آن، بنگرید. به خدا سوگند، دنیا به زودى ساکنان خود را از میان مى‏برد و رفاه زدگان ایمن را به درد مى‏آورد آنچه از دست رفت و پشت کرد هیچ گاه بر نمى‏گردد ، و آینده به روشنى معلوم نیست تا در انتظارش باشند شادى و سرور دنیا با غم و اندوه آمیخته، و توانایى انسان به ضعف و سستى مى‏گراید. زیبایى‏ها و شگفتى‏هاى دنیا شما را مغرور نسازد زیرا زمان کوتاهى دوام ندارد.

خدا بیامرزد کسى را که بدرستى فکر کند، و پند گیرد و آگاهى یابد، و بینا شود. (نهج البلاغه، خطبه 103)

آنان که مى‏خواستند با شادى، غم‏ها را از دل بیرون کنند، و به هنگام مصیبت با سرگرمى‏ها، صفاى عیش خود را برهم نزنند، دنیا به آنها و آنها به دنیا مى‏خندیدند، و در سایه خوشگذرانى غفلت زا، بى خبر بودند که روزگار با خارهاى مصیبت زا آنها را در هم کوبید. (خطبه 221)

زندگی
تعریف خوشبختی

هنگامی که از خوش بختی سخن به میان می آید مقصود از آن است که انسان با چیز ناملایم و ناخوشایندی برخورد ندارد. با این نوع نگاه به این مقوله باید گفت خوشبختی در این دنیا غیر قابل دستیابی است چرا که این عالم با رنج و غصه آکنده است و همین امر خوشی و شادمانی آن را تحت تأثیر قرار می دهد. و این در حالی است که وجود این رنج ها و نقمات بی حکمت نیست. و حکمت آن بنا به فرموده علامه جعفری چنین است:

خداوند، سپاس بی حد و کران، حکمت‏ بالغه ترا است، که خوف و گرسنگى و بیمارى‏ها و اضطرابات و وحشت از اختلال حیات و محصول‏اندیشه‏ها و کارهاى عضوى را مانند ترمزهائى بر ماشین خطرناک وجود انسان‏قرار دادى که اگر آن ترمز وجود نداشت، این ماشین خطرناک و نیرومندتر از همه‏ نیروهاى طبیعت نه تنها همه افراد نوع خود را زیر چرخ هاى خود متلاشى‏مى‏ساخت، بلکه هواى زیر گرفتن کازارها و کهکشان ها هم به سرش میزد و کائنات عالم طبیعت را آنچنان اسباب بازى تلقى میکرد که کودکان خردسال‏عروسک و توپ را. با اینکه این انسان یک امان نامه مطلق از حوادث و رویدادهاى نیرومندتر از خود در دست ندارد،میگوید: «ای کاش همه انسانها یک گردن داشتند و من آنرا به یکبار قطع میکردم.» (نرون). آن دیگرى براى‏استنشاق و تنفس از هوا مالیات وضع میکند.(آناستاس) اگر امان نامه داشت‏چه میخواست و چه میکرد!

خوشبختی زمانی جلوه واقعی خود را می یابد که متناسب با سرای ماندگار باشد بنا به فرموده امیر المومنین علی علیه السلام، اى بندگان خدا! از خدا بپرهیزید. و با اعمال نیکو به استقبال أجل بروید، با چیزهاى فانى شدنى دنیا نچه که جاویدان مى‏ماند خریدارى کنید زندگى که شب و روز ن را به پیش مى‏راند به زودى پایان خواهد گرفت. مسافرى که سعادت یا شقاوت همراه مى‏برد باید بهترین توشه را با خود بردارد. از این خانه دنیا زاد و توشه بردارید که فرداى رستاخیز نگهبانتان باشد (خطبه 64) پس خوشبختی را نه در اینجا بلکه در سرای جاودان جستجو کنید

على (علیه السلام) میفرماید:

فبینما هو یضحک الى الدنیا و تضحک الدنیا الیه فى ظل عیش غفول‏اذ وطى‏ء الدهر به حسکه و نقضت الایام قواه و خالطه بث لا یعرفه... (خطبه 83)

(در آن هنگام که این انسان با احساس امان بدنیا میخندد و دنیا هم به او لبخند میزند، غوطه‏ور در عیش و عشرت غفلت انگیز،ناگهان روزگار خار و زهرآگین خودرا در او فرو مى‏برد. [عجب،این هم بود؟! آرى،این هم در محاسبات‏پشت پرده بود و تو نمیدیدى]و گذشت روزها نیروهاى او را در هم شکست‏و حالتى از رخوت و از هم گسیختگى احساس کرد که با آن سابقه نداشت و آنرا نمی شناخت) .

خوشبختی زمانی جلوه واقعی خود را می یابد که متناسب با سرای ماندگار باشد بنا به فرموده امیر المومنین علی علیه السلام، اى بندگان خدا! از خدا بپرهیزید. و با اعمال نیکو به استقبال أجل بروید، با چیزهاى فانى شدنى دنیا آنچه که جاویدان مى‏ماند خریدارى کنید زندگى که شب و روز آن را به پیش مى‏راند به زودى پایان خواهد گرفت. مسافرى که سعادت یا شقاوت همراه مى‏برد باید بهترین توشه را با خود بردارد. از این خانه دنیا زاد و توشه بردارید که فرداى رستاخیز نگهبانتان باشد (خطبه 64) پس خوشبختی را نه در اینجا بلکه در سرای جاودان جستجو کنید.

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 27 بهمن 1392 ساعت 11:10

ممنون

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد