شکل و صورت انسان، فقط این شکل و صورت مادی که پیر و خسته و زشت شده و سپس در خاک به بد شکلترین صورتها مبدل میگردد نیست.
چه بسا در دنیا صورتهای بسیاری در ظاهر زیبا باشند، در حالی که صورت ذاتی صاحب آنها بسیار کریه است و چه بسا صورتهایی بسیار زشت باشند، در حالی که صورتهای باطنی صاحب آنها بسیار نورانی و زیبا باشد. پس آن چه مهم است، صورت اصلی و صورت باطن انسان است.
شکل و صورت انسان، فقط این شکل و صورت مادی که پیر و خسته و زشت شده و سپس در خاک به بد شکلترین صورتها مبدل میگردد نیست. چه بسا در دنیا صورتهای بسیاری در ظاهر زیبا باشند، در حالی که صورت ذاتی صاحب آنها بسیار کریه است و چه بسا صورتهایی بسیار زشت باشند، در حالی که صورتهای باطنی صاحب آنها بسیار نورانی و زیبا باشد. پس آن چه مهم است، صورت اصلی و صورت باطن انسان است.
این صورت ظاهری و مادی فقط یک پردهای است که خداوند حکیم و پوشانندهی بدیها «ستارالعیوب» آن را برای ضرورتهای زندگی مادی بر روی صورت واقعی انسان کشیده است، وگرنه انسان به شکل ایمان و اعمالش میشود و این شکل را خودش برای خودش ترسیم مینماید. لذا برخورداری از شکل ظاهر آدمی، دلیل بر آدم بودن نیست. بلکه آدمی به شکل اهداف، علایق و عملکردهایش است.
از این رو شاهدیم که خداوند همهی مخلوقاتی که به شکل آدم هستند را آدم نمیخواند؛ چرا که او صورت باطنی افراد را میبیند. لذا چه بسا اشخاصی از نظر دیگران بسیار انسان زیبا و حتی فهیمی باشند، اما از نظر خداوند متعال، به خاطر شرک و کفر و دنیاگرایی شان، حیوانی بیش نیستند. چنان چه میفرماید: أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا (الفرقان، 44) : آیا مىپندارى بیشتر آنان مىشنوند یا مىاندیشند؟ (نه) آنها جز همانند چارپایان نیستند بلکه گمراهترند (زیرا حیوانات راه هدف خلقت را طبق غریزه درست مىپیمایند و اینان نه)
خداوند صورت باطن همگان را نیک آفریده و سپس به آنها اختیار و اراده داده و به سوی کمال دعوت و هدایت نموده است. از این پس صورتگری هر کس بر عهدهی خودش است؛ میتواند آن را زیباتر یا زشتتر کند و در قیامت نیز با آن صورتی که برای خود ساخته است محشور میگردد. پس اگر فرمود: در قیامت برخی به شکل سگ، برخی میمون، برخی خوک، برخی مورچه و ... محشور میشوند، این صورت واقعی آنهاست که در دنیا خود را این گونه صورتگری کردند.
انسان مسخره کننده به شکل میمون و بوزینه است. انسانی که شهوات را هدف خود قرارداده است، به شکل خوک است. انسانی که تکبر میورزد، خوار و کوچک و مانند مورچه است، انسانی که نمیفهمد چه باری را بر دوش خود حمل میکند، مانند الاغ است و ...
در قرآن کریم آمده است: خداوند عدهای را به شکل بوزینه و خوک در می آورد : قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَـئِکَ شَرٌّ مَّکَاناً وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِیلِ (المائده -60) : بگو: آیا به شما خبر دهم از کسانى که کیفرشان در نزد خداوند بدتر است (از این مۆمنانى که شما بر آنها عیب مىگیرید)؟ آنها کسانى هستند (از اسلافتان) که خدا آنان را لعنت کرده و بر آنها غضب نموده و برخى از آنان را به صورت بوزینگان و خوکها درآورده و کسانى که طاغوت را پرستیدند. آنهایند که جایگاهشان بدتر و از راه راست گمراهترند.
شکل انسان بودن، به دارایی صورت، چشم، گوش و قلب ظاهری نیست،چرا که حیوان هم این ابزار را دارد ؛ بلکه باطن و روح او باید بینا، شنوا و فهم کننده باشد، وگرنه حیوانی است که صورت ظاهری او به انسان شبیه است: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ (الأعراف، 179): و حقّا که ما بسیارى از جن و انس را (گویى) براى دوزخ آفریدهایم، زیرا که دلها دارند ولى (حقایق را) بدان نمىفهمند، و چشمها دارند ولى بدان (به عبرت) نمىنگرند و گوشها دارند ولى بدان (معارف حقّه را) نمىشنوند آنها مانند چهارپایانند بلکه گمراهترند (زیرا با داشتن استعداد رشد و تکامل، به راه باطل مىروند) و آنها همان غافلانند.
خداوند همهی مخلوقاتی که به شکل آدم هستند را آدم نمیخواند. چرا که او صورت باطنی افراد را میبیند. لذا چه بسا اشخاصی از نظر دیگران بسیار انسان زیبا و حتی فهیمی باشند، اما از نظر خداوند متعال، به خاطر شرک و کفرشان و دنیاگراییشان، حیوانی بیش نیستند. چنان چه میفرماید : أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبیلاً: آیا مىپندارى بیشترشان مىشنوند یا مىفهمند؟ [چنین نیست] بلکه آنها جز به مانند حیوانات نیستند بلکه روش آنان گمراهانهتر است
بدیهی است که انسان مسخره کننده به شکل میمون و بوزینه است. انسانی که شهوات را هدف خود قرارداده است، به شکل خوک است. انسانی که تکبر میورزد، خوار و کوچک و مانند مورچه است، انسانی که نمیفهمد چه باری را بر دوش خود حمل میکند، مانند الاغ است و ... .
چنانچه دربارهی یهودیانی که کتاب خدا را حمل میکنند، ولی هیچ از آن نمیفهمند و ایمان نمیآورند و فقط به دنبال آمال و اهداف خودشان هستند، میفرماید : مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (الجمعه ، 5) : مثل کسانى (از علماء یهود) که (دانش علم و عمل و ابلاغ) تورات بر دوش آنها نهاده شد سپس آن را بر دوش نکشیدند، مثل درازگوشى است که کتابهایى چند بار مىکشد (اما بهرهاى از آنها ندارد). بد مثلى است مثل گروهى که آیات خدا را (دستورات تورات را با مخالفت خویش) تکذیب و انکار کردند، و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمىکند.
پس، این انسان است که صورت زیبای خداداد خود را به شکل بوزینه و الاغ و خوک در میآورد و در آخرت که روز «تبلی السرائر – بیرون ریختن سرّها و آشکار شدن پنهانیها است» به شکلی که خود ترسیم کرده، محشور میگردد.