از مجموع آیات و روایات مربوط به ابتلاء چنین بر میآید که خداوند به منظور اموری چند انسان را به میدانهای سخت امتحان میکشاند. در اینجا به اختصار به این موارد اشاره میکنیم:
1- تربیت و تکامل انسان قانون و سنت دائمی پروردگار بر آن است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته و به فعلیت رساندن آنها و در نتیجه پرورش بندگان، آنان را میآزماید.
ابتلاء و امتحان انسان یک سنت ثابت و استثناء ناپذیر الهی است و خداوند همه انسانها را در همه زمانها میآزماید. از این رو پیامبران و اولیای الهی نه تنها از این قانون مستثنی نیستند، که آزمونشان سختتر است. زیرا خداوند کسانی را که به او نزدیکاند و او به آنان محبت میورزد، سختتر امتحان میکند.(1) بیاییم به اسرار امتحان الهی نظری بیفکنیم.
از مجموع آیات و روایات مربوط به ابتلاء چنین بر میآید که خداوند به منظور اموری چند انسان را به میدانهای سخت امتحان میکشاند. در اینجا به اختصار به این موارد اشاره میکنیم:
1- تربیت و تکامل انسان قانون و سنت دائمی پروردگار بر آن است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته و به فعلیت رساندن آنها و در نتیجه پرورش بندگان، آنان را میآزماید.
یعنی همانگونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره میگدازند تا آبدیده گردد، آدمی را در کوره حوادث سخت، پرورش میدهند تا مقاوم شود.
امتحان انسان به سختیها وسیلهای است برای تکمیل و تهذیب بیشتر نفس انسان و خالص شدن گوهر وجودی او. سختیها و مشکلات روح را ورزش میدهند و نیرومند میسازند. بارور شدن وجود آدمی جز در صحنه گرفتاریها حاصل نمیگردد
اگر محنتها و رنجها نباشند، بشر تباه میگردد، خداوند میفرماید: لَقَد خَلَقْنا إِلانسانَ فی کبدٍ(بلد/ 4)، یعنی: انسان را در رنج و سختی آفریدیم. آدمی باید مشقتها را تحمل کند و سختیها را بر دوش کشد تا هستی لایق خود را بیابد. سختیها و شدائد تازیانه تکامل همه موجودات و بالاخص انساناند.
امام علی (علیه السلام) در نامهای که به عثمان بن حنیف فرماندار بصره نوشتهاند، میفرماید که : در ناز و نعمت زیستن و از سختیها دوری گزیدن موجب ناتوانی میگردد و زندگی در شرایط دشوار، آدمی را نیرومند و چابک میسازد و جوهر هستی او را آبدیده و توانا میگرداند، در قسمتی از آن نامه آمده است: «درخت بیابانی چوبش سختتر است و درختهای سبز و خرم پوستشان نازکتر و گیاهان بیابانی شعله آتششان افروختهتر و بادوامتر است.»(2)
قرآن کریم به این انگیزه در امتحان خداوند تصریح میکند و میفرماید: وَ لِیَبْتلیَ اللّهُ ما فی صُدرِوکم وَ لِیُمَحِّصَ ما فی قُلُوبِکُم و اللّهُ علیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ(... و تا خداوند آنچه را که در سینههای شماست بیازماید و آنچه در دلهای شماست، مصفا سازد و خداوند از آنچه که در سینهها است آگاه است)(آل عمران / 154)
2- بازشناسی نیکوکار از بدکار یکی دیگر از حکمتهای امتحان خداوند، بازشناسی مۆمنان از منافقان و پاکان از ناپاکان است. خداوند می فرماید: ما کانَ اللّهُ لِیَذَرَ المۆمنینَ علی ما اَنتم عَلَیْه حتّی یَمیزالخَبیثَ من الطیّبِ...(خدا مۆمنان را بر این حال که هستید وا نمیگذارد بلکه با امتحان، بد سرشت را از پاک طینت جدا میکند)(آل عمران / 179)
قرآن کریم شدائد و مشکلات دنیوی را عامل تنبیه و تأدیب امتهای پیشین میداند و میفرماید: و لَقَد أرسَلنا الی أُمَمٍ من قبلِکَ فاخذناهُم بالبَأساءِ والضَّرآِ لعلّهم یَتَضرَّعون(ما به سوی امتهایی که پیش از تو بودند پیامبرانی فرستادیم و آنان را به سختی و رنج در افکندیم تا شاید متضرع شوند). همچنین خداوند فرعون را به منظور تأدیب به قحطی و خشکسالی دچار نموده است
قرآن کریم در موضعی دیگر فلسفه امتحان را بازشناسی نیکوکاران از بدکاران میداند و می فرماید: هو الّذی خَلَقَ السمواتِ وَالأرضَ فی ستَّة أیّامٍ و کانَ عرشُه علی الماءِ لِیَبْلُوَکم أَیُّکم أحسنُ عَمَلاً...(اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید»(هود/ 7)
بنابر این مطابق آیات و روایات مورد بحث، امتحان و آزمایش خداوند به منظور بازشناسی و جدا ساختن نیکوکار از بدکار، فرمانبر از گردنکش، مۆمن از منافق، پاک از پلید، مجاهد از قاعد، خالص از ناخالص، شکیبا از ناشکیبا صورت میپذیرد و حکمت خداوندی اقتضاء دارد که چنین آزمونی به عمل آید تا صفوف از همدیگر ممتاز شوند.
3- پاک ساختن دل ها خداوند مۆمنان را میآزماید تا آنان را پاک کند و غبار هواهای نفسانی را از قلوبشان بزداید. او میفرماید: ... و لِیَبْتَلِیَ اللّهُ ما فی صُدورِ کم و لِیُمحِّصَ ما فی قلوبِکم و اللّهُ علیم بذاتِ الصُدور(تا خداوند آنچه را در سینههای شماست بیازماید و آنچه را در قلبهای شما است پاک و خالص گرداند و خداوند به اسرار سینهها آگاه است)(آل عمران/ 154)
کردارهای ناشایست در روح و روان انسان اثر میگذارد و فطرت پاک او را آلوده میسازد. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: کَلاّ بَلْ رانَ علی قُلوبهم ما کانوا یَکسِبون(بلکه آنچه بدست میآورند بر قلبهایشان زنگ زده است)(مطفقین/14) همچنانکه آهن زنگ زده در کوره آتش پاک میشود، خداوند زنگار ناخالصیهای قلب و جان انسان را در کوره حوادث و مشکلات پاکیزه میگرداند. بدین سان خداوند بندهای را که دوست دارد به منظور تخلیص از ناپاکیها، در دریایی از شداید و مشکلات غوطهور میسازد، امام کاظم (علیه السلام) میفرماید: «خداوند در خوشی، نعمت تفضل و در سختی، نعمت پاک شدن میبخشد.»(3)
4- ظهور اعمال و افعال مقیاس پاداش و کیفر خداوند تنها صفات درونی افراد نیست، بلکه تا صفات نیک و بد انسان ظاهر نشود، نمی توان کسی را به جهت صفات درونی به کیفر رساند و یا پاداش داد و این صفات از طریق افعال و اعمال انسان آشکار میگردد. بدین قرار، ظهور اعمال و افعال بدون اینکه آدمی در بوته آزمون قرار گیرد، امکانپذیر نخواهد بود. پس خداوند انسان را آزمایش میکند تا افعال و اعمال او پدیدار شود و بر اساس آن سزاوار کیفر و یا پاداش گردد.
قرآن کریم شدائد و مشکلات دنیوی را عامل تنبیه و تأدیب امتهای پیشین میداند و میفرماید: و لَقَد أرسَلنا الی أُمَمٍ من قبلِکَ فاخذناهُم بالبَأساءِ والضَّرآِ لعلّهم یَتَضرَّعون(ما به سوی امتهایی که پیش از تو بودند پیامبرانی فرستادیم و آنان را به سختی و رنج در افکندیم تا شاید متضرع شوند)(انعام/42))همچنین خداوند فرعون را به منظور تأدیب به قحطی و خشکسالی دچار نموده است.(اعراف/ 130)
از بیان این آیات چنین استنباط میشود که این امتها و این افراد قابلیت اصلاح داشتهاند و در نتیجه خداوند به قصد اصلاح و هدایت، آنان را تنبیه و تأدیب می فرماید.
امام رضا(علیه السلام) فرمود: «بیماری برای مۆمن مایه تطهیر و رحمت است و برای کافر عذاب و لعنت، و بیماری همواره گریبانگیر مۆمن است تا آن که دیگر هیچ گناهی در وجود او باقی نماند.»(4)
این آزمایشها، به تنبیه و سرزنش پدر یا آموزگاری ماند که نیتی جز ممانعت از تکرار گناه، و در نهایت صلاح و هدایت کودک ندارد.
اگر آرامآرام نمازهایمان به نماز اوّل وقت مبدّل شد، نمازی که تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ؛ است، بر ما اثر میگذارد و ما را از گناه باز میدارد. همین که آدم نمازش را اوّل وقت میخواند یا نمیخواند، امتحان بزرگی است. مۆمن به رضای پروردگار میاندیشد و پروردگار، نماز اوّل وقت را دوست دارد. امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: همیشه نماز خود را اوّل وقت بخوان
خداوند برای تربیت و پرورش جان انسانها دو برنامه تشریعی و تکوینی دارد و در هر دو برنامه شدائد و سختیها را گنجانیده است. در برنامه تشریعی، عبادات را فرض کرده است و در برنامه تکوینی به منظور امتحان افراد و در نهایت، پرورش و تکامل آنها، مصائب را قرار داده است. روزه، نماز، حج، جهاد و انفاق شدائدی است که با تکالیف ایجاد گردیدهاند و صبر و استقامت در انجام آنها موجب تکمیل نفوس و پرورش استعدادهای عالی انسانی است. از سوی دیگر، گرسنگی، ترس، تلفات جانی و مالی شدایدی است که در تکوین پدید آورده است و به طور قهری انسان را در بر میگیرد و مایه تربیت و پرورش اوست.
باید وقتی زمینه غضب و شهوت پیش میآید، خود را نگه داریم. مگر تقوا چیست؟
تقوا از ماده (وقی-یقی) به معنای خود نگهداری و صیانت است . انسان باید بتواند خود را نگه دارد؛ به عنوان مثال از صحنههایی که بسیار دیدنی امّا حرام است، باید چشمپوشی کند. برخی از صداها به قدری کریه است که اگر فردی نخواهد آن را گوش دهد، کار مهمّی انجام نداده است؛ مانند صدای برخی از حیوانات؛ امّا گاهی هم صدا زیبا، ولی حرام است. در اینجا گوش ندادن به صدا، هنر است و ارزش دارد. اگر به ما بگویند کسی نذر کرده که هفتاد هزار تومان به شما بدهد، خوشحال میشویم، امّا گاه برای اینکه هفتاد هزار تومان خمس ندهیم، به هر حیلهای متوّسل میشویم، مۆمن اینگونه نیست و در همه جا در اندیشه رضایت پروردگار است.
اگر آرامآرام نمازهایمان به نماز اوّل وقت مبدّل شد، نمازی که تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ (عنکبوت/ آیه 45)؛ است، بر ما اثر میگذارد و ما را از گناه باز میدارد. همین که آدم نمازش را اوّل وقت میخواند یا نمیخواند، امتحان بزرگی است. مۆمن به رضای پروردگار میاندیشد و پروردگار، نماز اوّل وقت را دوست دارد. امام رضا(علیهالسلام) میفرمایند: همیشه نماز خود را اوّل وقت بخوان.(5)
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 78، ص 194.
2- نهج البلاغه، نامه 45.
3- بحارالانوار، ج 75، ص 243.
4- همان، ج 78، ص 193.
5- همان، ج80، ص 21.