قرآن مبین
قرآن مبین

قرآن مبین

روز عرفه

روز عرفه

تا بال به بال عشق بستی*تا هست جهان همیشه هستی

 

روز عرفه، روز شناخت است. عرفه روزی است که خدای سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خویش فرا می خواند و خوان کرم و احسان و لطف خود را برای آنان می گسترد و درهای مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روی آنان می گشاید.
 

روز عرفه

تا بال به بال عشق بستی*تا هست جهان همیشه هستی

 

روز عرفه، روز شناخت است. عرفه روزی است که خدای سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خویش فرا می خواند و خوان کرم و احسان و لطف خود را برای آنان می گسترد و درهای مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روی آنان می گشاید.
 

روز عرفه

 

مقدمه:

روز عرفه از ایام باشکوه و عظیم است. روزی است که در‌های آسمان را برای پذیرش تضرع‌های عاشقانه‌ بندگان ذات اقدس اله می‌گشایند و باز هم آن فاعل بالعشق خواهان بازگشت اشرف مخلوقاتش به بارگاه امن‌اش است . آری باز هم فرصت برای بازگشت انسان به اصل و جایگاه اعلی اولیه‌اش را فراهم می‌کنند، چقدر بزرگوارند و بزرگوارانه رفتار می‌کنند. چقدر ظلم کردیم! چقدر نادیده گرفتیم آن همه رحمت را! ولی باز هم می‌خوانندمان، دعوتمان می‌کنند و می‌خواهند همچو شب قدر به ارزش و منزلت خود نائل شویم. آری روز عرفه، روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و اطاعت خود دعوت کرده و از آن سوی سفره جود خود را برای آنها گسترانیده است.

شیطان را در این روز در غل و زنجیر می‌کشد و باز هم زمینه پیروزی انسان را بر نفس فراهم می‌کند. امام صادق (ع) فرموده‌اند: اگر شخص گناه‌کاری نتواند در شب‌های قدر خود از قدر و منزلت خود به نحو احسنت استفاده کند و بهره گیرد، می‌تواند در این روز از امتیازات برخورداری از رحمت الهی برخوردار شود.1

وجه تسمیه روز عرفه:

1. آورده‌اند که: زمانی‌که جبرییل مناسک حج ابراهیمی را به ابراهیم خلیل‌الله می‌آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت: (عرفت) و او پاسخ بلی را داد - لذا به این نام خوانده شد.

2.  همچنین آورده‌اند که: مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌کنند و بعضی آن را از جهت تحمل و صبر و رنجی می‌دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شوند، چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی است.2

3.  همچنین در روایتی آمده که آدم و حوا پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خاکی در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل عرفات و این روز عرفه نام گرفته است.3

پیشینه‌ وقوف در عرفات:

عرفات جمع عرفه به معنای شناخت است و از آنجا که آن‌جا وادی شناخت و معرفت خدا و نفس و خود است، عرفات نام گرفته.

الف) حضرت آدم و عرفات:

«فتلقی آدم من و به کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم»

-  آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن به سوی خدا بازگشت و خدا توبه‌ او را پذیرفت؛ چرا که او توبه پذیر است. طبق روایت اما صادق (ع)، آدم پس از خروج از جوار خدا و فرود به دنیا چهل روز هر بامداد بر فراز کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرییل برآدم فرود آمد پرسید: چرا گریه می‌کنی؟ گفت: چرا گریه نکنم در حالی که خداوند مرا از جوار و بارگاهش بیرون راند و در دنیا فرود آورد.

جبرییل گفت: ای آدم، به درگاه خدا توبه کن و به سوی او بازگرد آدم گفت چگونه توبه کنم؟ جبرییل او را در روز 8 ذی‌حجه به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبح با جبرییل به عرفات رفت. پس از نماز عصر آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد. بگو ای آدم:

سبحانک اللهم و بحمدک لااله‌الاانت عملت سوء و ظلمت نفسی و اعترفت بذنوبی اغفرلی انک انت الغغور الرحیم.

آدم تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می‌ریخت، وقتی که آفتاب غروب کرد، همراه جبرییل روانه مشعر شد و شب در آنجا وقوف کرد و صبح‌گاهان با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خدا توبه کرد و خدا توبه او را پذیرفت چرا که او توبه‌پذیر است.

همین مطلب را شیخ صدوق در کتاب «امالی» در روایتی از امام حسن (ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرموده است: شخصی یهودی خدمت رسول خدا آمد، او از افراد دانای یهود بود از پیامبر سؤالاتی نمود، یکی از سؤالاتش به این قرار بود، چرا خداوند به بندگانش امر نمود تا بعدازظهر در صحرای عرفات وقوف نماینده پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) فرمودند: ساعتی است که حضرت آدم (ع) در آن ساعت مرتکب معصیت (گناه اولی) شد و خداوند بر امت من واجب نمود تا در بهترین مکان‌ها وقوف نمایند و نزد او تضرع و دعا نمایند تا بهشت را مجدداً در اختیار آنها نهد و آن ساعتی که مردم از عرفه می‌روند یعنی مغرب،‌ ساعتی است که حضرت آدم (ع) در آن ساعت از خداوند خویش سخنانی را فرا گرفت و خداوند با رحمت خود بر او بازگشت و توبه را پذیرفت (چرا که توبه‌پذیر و مهربان) است.

و ایشان فرمودند: به خدا قسم که برای آسمان‌ها دری است از رحمت و توبه و حاجات، احسان و کرم و بخشش و تمام کسانی که در عرفات اجتماع می‌کنند شایسته‌ این صفات هستند.

زمانی‌ که آنها می‌خواهند از صحرای عرفه خارج شوند خداوند ملائکه‌اش را گواه می‌گیرد که همه آنان را از آتش جهنم نجات دادم و بهشت را بر آنان واجب گرداندم.

ب) حضرت ابراهیم در عرفات:

در صحرای عرفات جبرییل پیک وحی الهی، مناسک حج را به ابراهیم(ع) آموخت و ابراهیم(ع) هر یک از مراحل آن را با خلوص و عابدانه برپا داشت و ندای عرفت را در آن سرزمین سر داد.

ج) صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی سرور شهیدان عالم حسین‌بن علی (ع):

امام حسین (ع) در بعدازظهر روز عرفه همراه با فرزندان و یاران خود در صحرای عرفات وقوف کرد. وی در آنجا بزرگترین همایش خودسازی و شناخت را در قالب ژرف‌ترین کلمات به ظهور رسانید.

سخنانی که از اعماق وجودش نشأت می‌گرفت آن‌چنان والاست که آدمی را به تفکر وا می‌دارد، برخی از موضوعات آن به شرح زیر است:

1- ایشان دعای خود را با ستایش خداوند آغاز می‌کند، ستایشی زیبا و یکتا.

«ستایش خداوندی را سزاست که چیزی قضایش را دور نمی‌سازد و از اعطا و بخشش او جلوگیری نمی‌کند و هیچ آفریننده‌ای آفرینش او را ندارد و او سخاوتمندی بی‌انتهاست»

2- بیان گوشه‌ای از نعمت‌های بی‌پایان خداوند که انسان را درتمام مراحل رشد تکامل دربر گرفته و یاد از مهر مادر و مواظبت و پرستاری آنان را از الطاف خداوند می‌‌شمرد.

3- به شکر نعمت‌های الهی اشاره می‌کند و خود را از ادای یک شکر نیز عاجز می‌داند.

4- استغفار و انابه عاجزانه به درگاه خداوند و طلب مغفرت از بارگاه حق تعالی.

هر فرازی از این دعا دریچه‌ای از عشق و نور و محبت و توحید را در دل انسان می‌گشاید. ایشان با این دعا در صدد است انسان و خدا را بشناساند و نزدیکی آن دو را به هم نمایان کند. این نیایش منطقی‌ترین رابطه خدا با انسان را توضیح می‌دهد. ایشان با همه وجود حضور خداوند و احاطه و اشراف او به همه ذرات هستی و نفوذ علم و قدرت و حیات او را به تک‌تک ذرات و موجودات عالم مشاهده می‌نماید و آن چه را می‌بیند بر زبان می‌راند.

5- فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا

6- شناخت و درخواست بهترین مسألت‌ها.

7- تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن.

و...

حال به شرح بخشی از دعای عرفه با بیان زیبای دکتر شریعتی می‌پردازیم:

خدای من!

خواندمت پاسخم گفتی

از تو خواستم عطایم کردی

به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی

به تو تکیه کردم نجاتم دادی،

به تو پناه آوردم حمایتم کردی

خدایا!

از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان مکن

از آستان مهرت نومیدان مساز

آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان

از درگاه خویشت ما را مران

ای خدا مهربان!

بر من روزی حلالت را وسعت بخش

و جسم و دینم را سلامت بدار

و خوف و وحشتم را به آرامش و انست مبدل کن

و از آتش جهنم رهایم ساز.

خدای من!

تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله‌ای که من از تو گرفته‌ام.

تو این قدر دلسوز منی!

خدایا!

تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟

تو کی غایت بودی که حضورت نشانه بخواهد؟

تو کی پنهان بوده‌ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟

کور باد آن چشمی که تو را ناظر خویش نبیند

کور باد نگاهی که دیده‌بانی نگاه تو را درنیابد

بسته باد پنجره‌ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود

و زیان کار باد سودای بنده‌‌ای که عشق تو نصیب ندارد.

خدای من!

مرا از سیطره ذلت بار نفس نجات ده و پیش از آنکه

خاک گور بر اندام نشیند از شک و شرک رهایی‌ام بخش

خدای من! چگونه نومید باشم در حالی‌ که تو امید منی!

چگونه سستی بگیرم در حالی که تکیه‌گاه منی!

خدای من!

اگر آنچه از تو خواسته‌ام. عنایت فرمایی محرومیت از غیر از آن زیان ندارد

و اگر عطا نکنی و هر چه عطا جز آن منفعت ندارد

یارب! یارب!یارب

پی‌نوشت‌ها:

1. کافی، ج 2، صفحه 66

2. فرهنگ دهخدا، ج 10، ص 15818

3. رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، نشر مشعر

4. مفاتیح الجنان

 


عید قربان

راضیه فرهی

عید قربان یکی از اعیاد بزرگ مسلمین است در روز دهم ذی‌الحجه که آن را اضحی نیز می‌گویند.

در این روز حاجیان بیت‌الله الحرام گوسفند یا شتری را ذبح می‌کنند و آن در غیر حج مستحب مؤکد است، چنانکه از حضرت رسول (ص) رسیده:

اینکه خداوند روز اضحی را عید قرار داده تا فقرا گوشت فراوان به دستشان رسد، پس به آنها گوشت بخورانید.

امیرالمومنین (ع)  فرموده‌اند: اگر مردم می‌دانستند که قربانی در روز عید اضحی چه اجری دارد وام می‌گرفتند و قربانی می‌کردند، چرا که با اولین قطره خون آن صاحب قربانی آمرزیده گردد.1

قربانی و عید قربان در اسلام

این روز سالروز دستور قربانی اسماعیل است به ابراهیم خلیل‌الله. خداوند که اسماعیل را پس از سال‌های طولانی به ابراهیم هدیه کرده بود اکنون او را در معرض آزمایشی بسیار سخت قرار داده و خواهان قربانی اسماعیل است.

از او خواسته شده که اسماعیل را که اکنون نهالی برومند شده، جوانی جان ابراهیم و تنها ثمره زندگی‌اش است را قربانی کند.

در این لحظه بت‌شکن تاریخ خود در هم می‌شکند، از تصور پیام می‌شکند، اما فرمان فرمان خداست. ابراهیم باید انتخاب کند.

در پایان یک قرن رسالت خدایی در میان خلق، یک عمر نبوت و امامت مردم و جهاد علیه شرک و پایه‌گذاری توحید و شکستن بت و نابودی جهل و از همه جبهه‌ها پیروز بیرون آمدن و از همه مسئولیت‌ها موفق بیرون آمدن، هیچ جا به خاطر خود درنگ نکردن و از راه گامی در پی خویش منحرف نشدن همیشه و همه‌جا خوب امتحان دادن... حال می‌بایست انتخاب سختی می‌کرد، وسوسه‌های شیطان کار را دو چندان سخت می‌کرد.

به هر حال ابراهیم آن بنده مخلص خدا به پیام حق تسلیم شد، او این پیام را با هزاران رقت به اسماعیل منتقل کرد؛ شرمگین و خسته، اما اسماعیل با آرامشی قلبی به او اعلام کرد تسلیم امر خدا باش و خواهی دید من از صابران خواهم بود.

ابراهیم شگفت‌زده بود. شروع به قربانی کرد، در کمال انسانیت به اوج رسیده بود، او غریزه فرزند دوستی را زیر پا گذاشته و به صعود به عشق حقیقی عینیت می‌بخشید، حال که از آزمایش الهی سربلند شده، معبود او گوسفندی را برای ذبح می‌فرستد. چقدر زیباست حس آزادگی از تعلقات و چقدر زیباتر حس عاشقانه‌ عابد و معبود. و حجاج به پاس بزرگداشت آن روز، در منا گردهم می‌آیند. ابراهیم‌گونه تعلقات خود به هر آنچه رنگ دنیایی و غیرخدایی دارد  را می‌بایست قربانی کنند.

اسماعیل در وادی کیست؟ ثروت و مال، موقعیت و مقام، کسب‌ و کار، زن و فرزند و... هر آنچه تو را از انسان بودنت دور خواهد کرد.

آری در این روز بزرگ باید آنچنان به یقین قلبی دست یافته باشی که تمام نفسانیات را قربانی کرده، در خود زمینه رشد تقوا را ایجاد کنی تا پله پله به قرب معبود ازلی نزدیک و نزدیک‌تر شوی.

و خوشا آنان که از این فرصت به خوبی استفاده می‌کنند و ابراهیم‌وار از این آزمایش سربلند بیرون می‌آیند.

ریشه قربانی در ادیان و ملل گوناگون

قربانی چیست؟2

پیشکش آوردن است، چیزی که در قربانی مهم است بیش‌تر آن چیز باید مظهر ارزش یا خلوص باشد نه استفاده اتفاقی از یک جنس مازاد.

آن قدر فرد قربانی کننده به آن چیز تعلق داشته باشد که برای نتیجه‌ بخش بودن این عمل در حین اجرای عمل قربانی حالت از دست دادن چیزی با ارزش در او دیده شود.

پیشکش یک شیء در بسیاری از زمینه‌های دینی متداول است. پیشکش ممکن است جاندار یا بی‌جان باشد.

جاندار، حیوانی یا در حالت افراطی انسانی نیز بوده است و چیز بی‌جان مثل غلات، برنج و شیر را پیشکش می‌کردند

که هدف این نوع قربانی‌ها، خشنود کردن خدایان مربوطه، طلب نعمت یا کسب نتایج مطلوبی چون موفقیت در جنگ یا دورکردن مریضی یا شکرگ‍زاری باشد.

در هر حال امر قربانی از آغاز تاریخ بشر وجود داشته و در پاره‌ای از موارد به علت افراط در آن در برخی ادیان و ملل منسوخ گشته، مثلاً در ایران آریایی‌های مقیم این فلات آنچنان در امر قربانی افراط ورزیدند، حتی در مسأله‌ قربانی انسانی نیز حد اعتدال را به طور وحشتناکی ردکردند که زرتشت با آن مبارزه سختی کرد و قربانی را از آیین خود کمرنگ و حذف نمود.3

منشأ تشریع قربانی4

این مطلب را با طرح یک سؤال آغاز می‌کنیم، آیا خداوند بندگان را مأمور کرده حیوانی را ذبح کنند بدون هیچ فایده و نتیجه‌ای؟

آنچه مسلم و عقلانی است این است که مقصود خالق حکیم از ذبح حیوان به مصرف رساندن و احسان مستمندان و قانع آبرومند است که این معنی منصوص و صریح کتاب مجید است. بنابراین ذبح حیوان به هدف تأمین ارزاق و کثیری از حوایج دیگر انسان‌های نیازمند است.

( یذکروا اسم الله فی‌ایام معلومات علی ما رزقهم من بهیمه الانعام فکلوا منها و اطعموا البائس الفقیر) سوره حج-28،29

نام خدا را در روزهای معلوم یاد نمایید بر آنچه ایشان را از چهارپایان روزی کرده. پس از گوشت‌ آنها بخورید و سختی کشیده فقیر را از آن اطعام نمایید.

بعد از 7 آیه مجدداً می‌فرماید:

والبدن جعلناها لکم من شعائرالله لکم فیها خیراً ، فاذکروا  اسم‌الله علیها صواف فاذا وجبت جنوبها فکلوا منها و اطعموا القانع و المعتر کذلک سخرناها لکم لعلکم تشکرون(حج36)

و شتران تنومند را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم، در این شتران برای شما خیر است،‌ پس هنگامی که آنها برای نحر ردیف شدند نام  خدا را بر آنها ذکر کنید، پس چون پهلوی آنها فرود افتاد از آنها بخورید و به درماندگان آبرومند و فقیرانی که در معرضند بخورانید، ما این شتران را برای شما رام و سخر گردانیدیم تا تشکر ایزد تعالی را بجا آورید.

پس منشأ قربانی بر طبق آیات قرآنی چیزی نیست جز یاری رساندن به مستمندان و گرسنگان. از سوی دیگر ریختن خون حیوان اگر بدون دلیل و استفاده خاصی باشد در اسلام منع شده است. چنانکه پیامبر فرمود: به قتل مرسان گوسفند یا شتری را مگر برای خوردن.

یا در جای دیگر فرمودند:

کسی که گنجشکی را بیهوده به قتل رساند، روز قیامت در پیشگاه خداوند فریاد می‌زند و می‌گوید:

پروردگارا، فلان کس مرا بیهوده کشت نه برای بهره گرفتن.

منظور از بیان این دو روایت طرح هدفمند بودن آیین قربانی در اسلام است.

موضوع وجود حق فقرا در قربانی به حدی اهمیت دارد که غیر از هدی تمتع و قران، خوردن گوشت سایر قربانی‌های کفارات حج بنابر مشهور بر صاحبش حرام است.

حتی در برخی روایات به مسلمین توصیه شده که برای قربانی بهترین و فربه‌ترین حیوان‌ها را انتخاب کنند تا گوشت کافی به اهل استحقاق برسد.

اگر این مسائل به خوبی رعایت می‌شد عدالت اقتصادی و اجتماعی در جامعه مسلمین برقرار می‌شد و فقرا به حق تعبیه شده خودشان در اموال ثروتمندان می‌رسیدند و فاصله طبقاتی و فقر در جامعه اسلامی مشاهده نمی‌شد.

هدف باطنی قربانی

قربانی یکی از شعائر الهی است که اجرای آن ایجاد تقوا می‌کند:

«و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب»

کسی که شعائر خدا  را بزرگ شمارد، و بر وفق آنها رفتار نماید تقوی در قلبش راسخ می‌گردد و تا اجل مسمی یعنی تا آخر عمر از عمل به آن شعائر منتفع می‌شود، چرا که احکام الهی که شعائر الهی می‌باشند به منظور احراز منافع و مصالح دنیا و آخرت مردم وضع شده‌اند و این آیه افاده می‌کند که اعمال حج و از آن جمله قربانی  از آغاز تا انجام رو به سوی او داشتن و سیر به سوی خداوند است.

پس در نتیجه یکی دیگر از اهداف دنبال شده در قربانی قرب به خداوند و نزدیک شدن به حریم امن الهی است. این شعائر که قربانی از جمله آنها می‌باشد هدفش ایجاد تقوا در قلب‌هاست.

چنانکه خداوند می‌فرماید: لن ینال الله لحومها ولادماؤها و لکن یناله التقوی منکم.

گوشت‌های قربانی و خون‌هایی که در آن هنگام ریخته می‌شود هرگز به خدا نمی‌رسد، ولی آنچه به او می‌رسد تقوای شماست.

یعنی قربانی‌کنندگان تنها با انجام عمل ظاهری قربانی به رضای حق و مقام قرب نایل نمی‌شوند،  مگر این عمل با خلوص نیت و موافق شرایط تقوی و دوری از منکرات و مناهی، پس در صورتی که این حقایق را که مقصد اعلی حج و سایر عبادات است را به دست نیاوری، قربانی کردن هر چند زیاد باشد و قربانی فربه برای آنان سودی نخواهد داشت.

و از اسرار حج همین است که حجاج در کنار این اعمال ظاهری باید صاحب تقوی شوند، یعنی با خلوص نیت و ایمان شدید قلبی آنها را بجا آورند تا حج مقبولی داشته باشند.

یک نکته جالب در امر قربانی جایگزینی روزه است که البته مشروط به 2 شرط است:

1- حیوان برای قربانی نباشد     2- فرد استطاعت قربانی را نداشته باشد.

قرآن مجید می‌فرماید:

کسی که عمره را به حج رسانید پس آنچه از قربانی که در توانش باشد انجام دهد، پس آن کس که نیابد سه روز در ایام حج روزه دارد و هفت روز هنگام بازگشت به وطن. (بقره- 196)

نتیجه‌گیری و خلاصه‌‌ای از اسرار و فلسفه قربانی

1- فداکردن مال و انفاق آن در راه خدا از جمله حکمت‌های قربانی است.

2- امر قربانی ظاهر و باطنی دارد، ظاهر آن ذبح حیوان است به هدف دستگیری از گرسنگان، باطن آن کشتن نفس اماره است.

انسان که در عرفه به شناخت و در مشعر به شعور و آگاهی رسید، امروز با کسب اطلاعات کافی درمورد خویش و خدای خویش باید حیوان نفس را قربانی کند تا از این طریق به اوج کمال خود نایل شود.

3- در برخی روایات قربانی را سبب آمرزش گناهان نیز دانسته‌اند و گفته شده، با ریختن اولین قطره‌ خون قربانی گناهان صاحبش بخشیده می‌شود (البته شرط اخلاص را نباید فراموش کرد).

4- سیر کردن گرسنگان، همانطور که گفتیم قرآن فرموده: فکلوا منها واطعموا القانع و المعتر، از گوشت‌های قربانی هم خودتان میل کنید هم به قانع و فقیر دهید.

5- هدف عالی قربانی «تقوا» است.

قربانی باید از روی خلوص نیت انجام پذیرد تا سبب شکوفایی روح ایثار، نشان دادن میزان عشق و قرب به خدا باشد. تا تقوا در دل و قلب مسلمان ایجاد شود

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد