پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) میفرماید : «در بهشت خانهای هست که آن را خانه خوشحالی نامند و جز کسانی که کودکان را خوشحال کرده باشند، وارد آن نمیشوند .»
تفریح و تفرج در گروه های سنی مختلف مانند کودکان ، جوانان ، متاهلان چه بسا صورتهای گوناگونی داشته باشد و هر نوع تفریحی برای یک گروه لذت بخش تر باشد اما آن چه در همگی تفریحات و برای همگان باید مهم باشد پای بندی به شاخصه های پذیرفته شده و تایید شده از سوی عقل و شرع است که به برخی از آنها اشاره میشود:
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) میفرماید : «در بهشت خانهای هست که آن را خانه خوشحالی نامند و جز کسانی که کودکان را خوشحال کرده باشند، وارد آن نمیشوند .»
تفریح و تفرج در گروه های سنی مختلف مانند کودکان ، جوانان ، متاهلان چه بسا صورتهای گوناگونی داشته باشد و هر نوع تفریحی برای یک گروه لذت بخش تر باشد اما آن چه در همگی تفریحات و برای همگان باید مهم باشد پای بندی به شاخصه های پذیرفته شده و تایید شده از سوی عقل و شرع است که به برخی از آنها اشاره میشود:
«سرور» به معنای شادی درونی قلبی است به طوری که معنای «سر» در آن لحاظ شده است[1] و «حبور» شادی در چهره و در صورت میباشد[2] و هر دو پسندیده است اما از آنجا که برخی شادیها تصنعی و ظاهری است و از آن به خنده کاذب یاد شده است. یکی از شاخصه های تفریح مثبت «ادخال سرور» است که شادمانی واقعی و درونی را علاوه بر خنده ظاهری به ارمغان میآورد. چنان که درباره پاداش بهشتیان در قرآن مجید میخوانیم :
وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً [3] «و شادابی و شادمانی به آنان ارزانی داشت.»
در احادیث نیز به شوخ طبعی و ادخال سرور سفارش شده است. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میفرماید: هر که مومنی را شاد و مسرور گرداند مرا شاد نموده و هر که مرا شاد نماید همانا خداوند را شاد نموده است.[4]
توجه ویژه ای نیز به شادمانی کودکان شده است. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) میفرماید : «در بهشت خانهای هست که آن را خانه خوشحالی نامند و جز کسانی که کودکان را خوشحال کرده باشند، وارد آن نمیشوند .» [5]
ائمه معصومین (علیه السلام) بسیار از اهمیت و پاداش ادخال سرور یاد کردهاند[6].
هرگاه سرور و شادی از ایمان و پاکی برخاسته باشد «پایدار» است. نه تنها در دنیا که در آخرت نیز همراه آدمی خواهد بود.[7] چنان که خدای متعال در باره بهشتیان فرمود: وَ یَنْقَلِبُ إِلی أَهْلِهِ مَسْرُورا[8] «و خوشحال نزد کسان خویش بازگردد.»
فَرِحینَ به ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ [9] «آنان به نعمتی که خدا ارزانیشان داشته خوشحالند.»
اما اگر شادی و سرور برخاسته از سر مستی و سرکشی باشد کوتاه مدت و ناپایدار میباشد.
حَتَّی إِذا فَرِحُوا به ما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً [10] «چون بدانچه داده شده بودند سرمست شدند، ناگاه گرفتارشان کردیم.»
«حرام» به معنای ممنوع و ناروا از جهت عقل و شرع است[11]؛ و ضد حلال است[12] و ارتکاب حرام به طور معمول پشیمانی را به دنبال دارد.
لذا تفریح و تفرج باید به گونه ای باشد که از ارتکاب محرمات به دور و با رعایت حریمها ، روابط نیک و قابل اعتمادی را در میان همراهان به وجود آورد چنین تفریحی ، بسیار لذت بخش میباشد و در اسلام بر ان تاکید شده است . به طوری که نشاط زندگی مادی و معنوی را برای انسانها به ارمغان میآورد.
امام صادق(علیه السلام): «سزاوار است که مسلمان مسافرت نکند مگر برای سه مورد ؛ تامین معاش و درآمد زندگی، زاد و توشه معاد و ثواب آخرت، و یا لذت در غیر حرام ... همانا «لذت در غیر حرام» جهت توانایی بر تامین معاش و توشه معاد او کمک خواهد کرد[13].»
امام رضا (علیه السلام) فرموده است : «از لذتهای دنیا بهره ای برای خود قرار بدهید از راه حلال ، و از راهی که به شرافت و مروت شما آسیب نرساند و در آن اسراف نباشد و با این گونه لذتهای مشروع بر امور دین کمک بگیرید.»[14]
امام رضا علیه السلام: «کوشش کنید اوقات روز شما چهار ساعت باشد: ساعتی برای عبادت و خلوت با خدا، ساعتی برای تامین معاش، ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیبهایتان واقف میسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و ساعتی را هم به تفریحات و لذائذ خود اختصاص دهید و از مسرت و شادی ساعات تفریح، نیروی انجام وظائف وقتهای دیگر را تامین کنید.»[15]
«لغو» به معنای غیر قابل اعتنا و آن چه که بدون فکر و دقت از آدمی سر میزند.[16]
بدیهی است طبع آدمی از بیهودگی متنفر است و بیهوده گویی، شادی و شادمانی را دچار اختلال میکند و تفریح و خوشی را به ملال و ناراحتی تبدیل میکند. به همین جهت از ویژگیهای مومنان در قرآن مجید آمده است: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرام» [17]؛ «و چون بر لغو بگذرند با بزرگواری میگذرند.»
«لهو» به معنای مشغول شدن به کارهای بی ربط و بدون اهمیت میباشد[18]؛ که توام با غفلت و سرگشتگی است[19]. چنان که در قرآن مجید میخوانیم: لاهِیَةً قُلُوبُهُم [20] «دلهایشان در لهو و بی خبری فرو رفته است.»
از این رو تفریح و تفرج نباید به گونه ای باشد که آدمی را از یاد خدا و نماز و عبادت غافل کند .
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّه [21] «ای کسانی که ایمان آوردهاید، [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند.»
گفتنی است ؛ اشتغال به تجارت و هم نشینی با زن و فرزند ناپسند نیست اما اگر موجب غفلت از یاد خدا و رو گردانی از نماز و عبادت شد نکوهش شده است.
«لعب» ضد جدیت میباشد[22] و انجام کاری بدون داشتن قصد و انگیزه صحیح میباشد [23] که در مقابل حق قرار میگیرد.
چنان که در قرآن مجید میخوانیم : «قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللاَّعِبین[24]»گفتند: «آیا حق را برای ما آوردهای یا تو از شوخی کنندگانی؟»
البته در قرآن مجید از بازی کودکان و تفریح و مسابقه بزرگترها یاد شده است و اولیای الهی از آن منع نکرده اند چنان که در داستان حضرت یوسف و برادرانش میخوانیم: «أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً یَرْتَعْ وَ یَلْعَب»[25]؛ «فردا او( یوسف) را با ما بفرست تا [در چمن] بگردد و بازی کند.»
«قالُوا یا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِق[26]»گفتند: «ای پدر، ما رفتیم مسابقه دهیم»
بدیهی است بازی کودکان و مسابقه بزرگترها مورد قبول همگان است و خداوند و پیامبر از انجام آن جلوگیری نکردند البته حضرت یعقوب (علیه السلام) از خیانت و غفلت برادران یوسف نگران بود.
«قالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُون[27]» گفت: «اینکه او را ببرید سخت مرا اندوهگین میکند، و میترسم از او غافل شوید و گرگ او را بخورد.»
بنابر این اگر بازی و برگزاری مسابقات ، به منظور تقویت جسم و انگیزش نشاط روح و روان باشد از حالت بیهودگی و نداشتن مقصود صحیح به دور خواهد بود.
تفریحات سالم به دوری از خشونت و زیاد شدن صمیمیت کمک خواهد کرد.
در این باره پیامبر (صلی الله علیه وآله) میفرماید: «الهوا و العبوا فإنّی أکره أن یری فی دینکم غلظة» [28] «تفریح کنید و بازی کنید ، زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود.»