قرآن مبین
قرآن مبین

قرآن مبین

اصول تجارت در قرآن کریم



تجارت

یکی از مطالب قرآن شریف، بیان قوانین ظاهر شریعت و آداب و سنن الهیه است، که در این کتاب نورانی کلیات و مهمات آن ذکر شده، و عمده در این قسم دعوت به اصول مطالب و ضوابط آن است؛ مثل باب صلاة، زکات، خمس، حج صوم، نکاح، ارث، قصاص، حدود، تجارت و امثال آن.


و چون این قسم، که علم ظاهر شریعت است، عام المنفعه و برای جمیع طبقات از حیث تعمیر دنیا و آخرت مجعول است و تمام طبقات مردم از آن به مقدار خود استفاده کنند، از این جهت در کتاب خدا دعوت به آن بسیار است و در احادیث و اخبار نیز خصوصیات و تفاصیل آنها به حد وافر است و تصانیف علماء شریعت در این قسمت بیشتر و بالاتر از سایر قسمت‌ها است.»

 

اصول تجارت در قرآن کریم


اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هنگامى که بدهى مدت دارى (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و کسى که قدرت بر نویسندگى دارد، نباید از نوشتن- همان طور که خدا به او تعلیم داده- خود دارى کند! پس باید بنویسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار اوست به پرهیزد، و چیزى را فروگذار ننماید!


تجارت
یکی از مطالب قرآن شریف، بیان قوانین ظاهر شریعت و آداب و سنن الهیه است، که در این کتاب نورانی کلیات و مهمات آن ذکر شده، و عمده در این قسم دعوت به اصول مطالب و ضوابط آن است؛ مثل باب صلاة، زکات، خمس، حج صوم، نکاح، ارث، قصاص، حدود، تجارت و امثال آن. و چون این قسم، که علم ظاهر شریعت است، عام المنفعه و برای جمیع طبقات از حیث تعمیر دنیا و آخرت مجعول است و تمام طبقات مردم از آن به مقدار خود استفاده کنند، از این جهت در کتاب خدا دعوت به آن بسیار است و در احادیث و اخبار نیز خصوصیات و تفاصیل آنها به حد وافر است و تصانیف علماء شریعت در این قسمت بیشتر و بالاتر از سایر قسمت‌ها است.»

 

اصول و شرایط تجارت

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَکْتُبْ وَ لْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً فَإِنْ کانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً أَوْ لا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى‏ وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیراً أَوْ کَبِیراً إِلى‏ أَجَلِهِ ذلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى‏ أَلاَّ تَرْتابُوا إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدِیرُونَها بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ » ؛

احکام دقیقى که در این آیه در مورد تنظیم سند، براى معاملات ذکر شده است، آن هم با ذکر جزئیات در تمام مراحل، در طولانى‏ترین آیه قرآن مجید، بیانگر توجه عمیقى است که قرآن، نسبت به امور اقتصادى مسلمین و نظم کار آنها دارد، مخصوصا با توجه به اینکه این کتاب آسمانى در جامعه عقب مانده‏اى نازل گشت که حتى سواد خواندن و نوشتن در آن، بسیار کم بود و حتى آورنده این قرآن، درسى نخوانده بود و به مکتب نرفته بود، و این خود دلیلى است بر عظمت قرآن از یک سو، و اهمیت نظام اقتصادى مسلمین از سوى دیگر

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هنگامى که بدهى مدت دارى (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و کسى که قدرت بر نویسندگى دارد، نباید از نوشتن- همان طور که خدا به او تعلیم داده- خود دارى کند! پس باید بنویسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار اوست به پرهیزد، و چیزى را فروگذار ننماید! و اگر کسى که حق بر ذمه اوست، سفیه یا (از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) است، یا (به خاطر لال بودن،) توانایى بر املا کردن ندارد، باید ولى او (به جاى او،) با رعایت عدالت، املا کند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حق) شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! (و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند،) تا اگر یکى انحرافى یافت، دیگرى به او یاد آورى کند. و شهود نباید به هنگامى که آنها را (براى شهادت) دعوت مى‏کنند، خوددارى نمایند! و از نوشتن (بدهى خود،) چه کوچک باشد یا بزرگ، ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید)! این، در نزد خدا به عدالت نزدیک‏تر، و براى شهادت مستقیم‏تر، و براى جلوگیرى از تردید و شک (و نزاع و گفتگو) بهتر مى‏باشد، مگر اینکه داد و ستد نقدى باشد که بین خود، دست به دست مى‏کنید.

در این صورت، گناهى بر شما نیست که آن را ننویسید. ولى هنگامى که خرید و فروش (نقدى) مى‏کنید، شاهد بگیرید! و نباید به نویسنده و شاهد، (به خاطر حقگویى،) زیانى برسد (و تحت فشار قرار گیرند)! و اگر چنین کنید، از فرمان پروردگار خارج شده‏اید. از خدا به پرهیزید و خداوند به شما تعلیم مى‏دهد، خداوند به همه چیز داناست.

در مورد شرایط تجارت در قرآن آیاتی هم ذکر شده است که عرض می کنیم و با توجه به این آیات این شرایط مشخص می شود.  

 

نکته‏ ها:

1- احکام دقیقى که در این آیه در مورد تنظیم سند، براى معاملات ذکر شده است، آن هم با ذکر جزئیات در تمام مراحل، در طولانى‏ترین آیه قرآن مجید، بیانگر توجه عمیقى است که قرآن، نسبت به امور اقتصادى مسلمین و نظم کار آنها دارد، مخصوصاً با توجه به اینکه این کتاب آسمانى در جامعه عقب مانده‏اى نازل گشت که حتى سواد خواندن و نوشتن در آن، بسیار کم بود و حتى آورنده این قرآن، درسى نخوانده بود و به مکتب نرفته بود، و این خود دلیلى است بر عظمت قرآن از یک سو، و اهمیت نظام اقتصادى مسلمین از سوى دیگر.

على بن ابراهیم در تفسیر معروفش مى‏گوید: در خبر آمده است که در سوره بقره پانصد حکم اسلامى است و در این آیه پانزده حکم به خصوص وارد شده است «1».

حق این است که قسمتى از علوم را از طریق تعلیم و تعلم رسمى باید فرا گرفت و بخش دیگرى از علوم الهى را از طریق صفاى دل و شستشوى آن با آب معرفت و تقوا فراهم ساخت، و این همان نورى است که خداوند در دل هر کس که بخواهد و لایق ببیند مى‏اندازد«العلم نور یقذفه اللَّه فى قلب من یشاء»

همانگونه که دیدیم تعداد احکام این آیه به نوزده حکم مى‏رسد بلکه اگر احکام ضمنى آن را نیز در نظر بگیریم، عدد بیش از این خواهد بود تا آنجا که فاضل مقداد در کنز العرفان بیست و یک حکم به اضافه فروع متعدد دیگرى از آن استفاده کرده، بنابراین سخن مذکور که تعداد احکام این آیه را پانزده شمرده، به خاطر ادغام کردن بعضى از آنها در یکدیگر است.

2- جمله‏هاى وَ اتَّقُوا اللَّهَ، وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ گر چه به صورت جمله‏هاى مستقل عطف بر یکدیگر آمده است ولى قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر نشانه‏اى از پیوند میان آن دو است، و مفهوم آن این است که تقوا و پرهیزکارى و خدا پرستى اثرعمیقى در آگاهى و روشن‏بینى و فزونى علم و دانش دارد.

آری هنگامى که قلب انسان به وسیله تقوا صیقل یابد، همچون آیینه حقایق را روشن مى‏سازد، این معنى کاملاً جنبه منطقى دارد ؛ زیرا صفات زشت و اعمال ناپاک ، حجاب هایى بر فکر انسان مى‏اندازد و به او اجازه نمى‏دهد چهره حقیقت را آن چنان که هست ببیند، هنگامى که به وسیله تقوا حجاب ها کنار رفت، چهره حق آشکار مى‏شود.

حقیقت سرایى است آراسته هوى و هوس گرد برخاسته‏

نبینى که جایى که برخاست گرد نبیند نظر گر چه بینا است مرد

ولى پاره‏اى از صوفیان جاهل از این معنى سوء استفاده کرده و آن را دلیل بر ترک تحصیل علوم رسمى گرفته‏اند. در حالى که چنین سخنى مخالف بسیارى از آیات قرآن و روایات مسلم اسلامى است.

حق این است که قسمتى از علوم را از طریق تعلیم و تعلم رسمى باید فرا گرفت و بخش دیگرى از علوم الهى را از طریق صفاى دل و شستشوى آن با آب معرفت و تقوا فراهم ساخت، و این همان نورى است که خداوند در دل هر کس که بخواهد و لایق ببیند مى‏اندازد«العلم نور یقذفه اللَّه فى قلب من یشاء» ( تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 383 )

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد