قرآن مبین
قرآن مبین

قرآن مبین

چرا قرآن زن را کشت زار می‌خواند؟

تفاوت اصل آفرینش مفاهیم نو از قرآن کریم با بدعت قرائت‌های نوین از قرآن چیست؟ و جایگاه قاعده محکم و متشابه در این مقوله چیست؟

استاد منصوری لاریجانی:

قرآن کریم هر لحظه منظری نو و جلوه‌ای نوین در چشم انداز عاشقانش قرار می‌دهد. اصلاً قرآن سخن انسان‌ها نیست که محصور زمان و مکان شود، بلکه کلام خداست و یکی از نشانه‌های اعجاز قرآن تازگی و طراوت همیشگی آن است، نه تنها تازه و با طراوت است بلکه همواره لطایف و مفاهیم نو به بشر عرضه می‌کند. فلذا انسان با هر تحلیل عقلانی به قرآن بپردازد با دریایی از مفاهیم و معانی عمیق مواجه می‌شود.

مولای متقیان حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه درباره عظمت اعجاز قرآن می‌فرماید: «ظاهرُهُ أنیق و باطنه عمیق». انیق یعنی ظاهر الفاظ و کلمات و نوع چینش آن‌ها در آیات بسیار زیبا و اعجاب آور است به طوری که از اهل فن و ادیب مۆدب دل می‌برد و در عین حال، باطن او عمیق است. یعنی قرآن دو بطون و لایه لایه است. انسان هر لایه و طبقه‌ای از معانی را طی می‌کند مجدداً با طبقه‌ای دیگر مواجه می‌شود

منصوری لاریجانی


تفاوت اصل آفرینش مفاهیم نو از قرآن کریم با بدعت قرائت‌های نوین از قرآن چیست؟ و جایگاه قاعده محکم و متشابه در این مقوله چیست؟

استاد منصوری لاریجانی:

قرآن کریم هر لحظه منظری نو و جلوه‌ای نوین در چشم انداز عاشقانش قرار می‌دهد. اصلاً قرآن سخن انسان‌ها نیست که محصور زمان و مکان شود، بلکه کلام خداست و یکی از نشانه‌های اعجاز قرآن تازگی و طراوت همیشگی آن است، نه تنها تازه و با طراوت است بلکه همواره لطایف و مفاهیم نو به بشر عرضه می‌کند. فلذا انسان با هر تحلیل عقلانی به قرآن بپردازد با دریایی از مفاهیم و معانی عمیق مواجه می‌شود.

مولای متقیان حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه درباره عظمت اعجاز قرآن می‌فرماید: «ظاهرُهُ أنیق و باطنه عمیق». انیق یعنی ظاهر الفاظ و کلمات و نوع چینش آن‌ها در آیات بسیار زیبا و اعجاب آور است به طوری که از اهل فن و ادیب مۆدب دل می‌برد و در عین حال، باطن او عمیق است. یعنی قرآن دو بطون و لایه لایه است. انسان هر لایه و طبقه‌ای از معانی را طی می‌کند مجدداً با طبقه‌ای دیگر مواجه می‌شود. در احادیث ما هفت بطن و بعضاً تا هفتاد بطن برای قرآن ذکر کرده‌اند. به قول مولوی:

حرف قرآن را مبین که ظاهر است

زیر ظاهر باطنی هم قاهر است

زیر آن باطن بود بطن دوم

می‌شود در او خردها جمله گم

بنابراین، انسان باید غواص بحر قرآن شود تا در آن دُرّ معانی را صید کند والاّ قرائت‌های مفهومی و عقلانی صرف نه تنها انسان را محرم قرآن نمی‌کند، بلکه مانع و حجاب معانی هم می‌شود.

قرآن علاوه بر حوزه معانی و مفاهیم، حوزه محکمات هم دارد، یعنی محکمات قللی رفیع و بیّن و روشن هستند و مفاهیم عقل بشری در صراحت آن راهی ندارد. بدین ترتیب، قرائت‌های نوین از قرآن در حوزه مفاهیم هستند که در آئینه محکمات تعریف می‌شوند.

گزیده تفسیر راهنما ذیل آیه 57 از سوره آل عمران:

5- قرآن مشتمل بر آیات محکم و متشابه است: «منه آیات محکمات ... و اخر متشابهات»

6- آیات محکم، اصل و اساس قرآن است: «منه آیات محکمات هن ام‌الکتاب» به اصل و اساس هر چیز«اُمّ» گفته می‌شود. (مفردات راغب).

7- آیات محکم قرآن، مرجع فهم و تفسیر آیات متشابه است: «منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات» «ام» در لغت عرب به هر چه مرجع چیز دیگری باشد گفته می‌شود. (روح المعانی، ج 3، ص 70)

8- برداشت از آیات متشابه، بدون ارجاع آن‌ها به آیات محکم جایز نیست: «فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه»

9- امکان دستاویز قرار دادن حق در جهت باطل وجود دارد. «فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»

10- پیوستگی و انسجام آیات محکم قرآن: «منه آیات محکمات هن ام الکتاب» از تعبیر به «ام» که مفرد است، می‌توان استفاده کرد که کلیه آیات محکم قرآن، پیوسته و دارای انسجام است.

11- افراد منحرف (کج‌اندیشان)، دنبال کننده آیات متشابه، برای ایجاد فتنه هستند. «فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»

12- قلب‌های منحرف، منشأ فساد و فتنه هستند. «فأمّا الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة».

13- سوء استفاده منحرفان از قرآن، در جهت ایجاد فتنه: «فاما الذین فی قلوبهم زیغ ما تشابه منه ابتغاء الفتنة»

15- عدم جواز فتنه جویی و تأویل نادرست از قرآن «فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأویله»

16- منحرفان، به منظور تأویل محکمات، متشابهات را دنبال می‌کنند: «فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأویله» بنابراین که ضمیر در «تأویله» ارجاع به «ام الکتاب» شود که عبارت است از آیات محکم.

30- کارایی هر یک از آیات محکم و متشابه، در تربیت انسان: «کل من عند ربنا» هر کدام از آیات محکم و متشابه، ناشی از مقام ربوبیت خدا (من عند ربنا) است. بنابراین هر دو دسته، برای تربیت است.

31- کج اندیشی و گرایش قلب به باطل ،مانع از ژرف نگری در علم است. «فاما الذین فی قلوبهم زیغ ... والراسخون فی العلم» از مقابله دو گروه (کج‌اندیشان و راسخان در علم)، استفاده شده است.

32- وجود معارفی در قرآن که فهم آن تنها در اختیار گروه خاصی است: «و ما یعلم تأویله الا اللّه والراسخون فی العلم».

33- رسوخ در علم، زمینه ایجاد روحیه تسلیم در برابر خدا و آیات اوست: «والراسخون فی العلم یقولون امنا به»، و همچنین لحن آیه، دلالت بر تسلیم ایشان دارد.

34- جز خردمندان، کسی قدرت درک ویژگی‌های آیات محکم و متشابه را ندارد: «و ما یذکّر الا اولوالباب» ظاهراً مراد از متعلق «ما یذکّر»، مطالب عنوان شده در همین آیه است.

41- لزوم ایمان توأم با عمل به آیات محکم و ایمان به آیات متشابه بدون مبنا قرار دادن آن برای عمل: «منه آیات محکمات و اخر متشابهات». امام صادق علیه السلام : «ان القرآن فیه محکم و متشابه فاما المحکم فنۆمن به و نعمل به و ندین و اما متشابه فنۆمن به ولا نعمل به» و هو قول اللّه تبارک و تعالی: «فاما الذین فی قلوبهم....».

اشتراکات زن و زمین (کشتزار) در قرآن و وجه تسمیه ازدواج به «میثاق غلیظ» چیست؟

استاد منصوری لاریجانی:

در مورد اشتراک زمین با زن در واژه «حرث» باید گفت کلمه حرث مصدر است و به معنای زراعت می‌باشد. نه به معنای زمین. زمین از آن جهت که حاصلخیز و زنده برای پرورش دانه‌ها و بذرهاست، او را حرث گویند. زن پرورشگاه بذر انسان‌هاست. چنانکه در آیه 223 سوره بقره می‌خوانیم: «نساءکم حرث لکم فأتوا حرثکم انّی شئتم». بدین ترتیب مزرعه آدمیت است نه تنها آدم، یعنی نه تنها تکوین جسم بلکه تعالی روح فرزند هم از زمان صورت بندی در رحم مادر آغاز می‌شود. پس بهتر است حرث را محل تجلی و دمیدن روح از ناحیه خدا در انسان بدانیم و اگر زن نباشد قطعاً نسل آدمی منقطع می‌شود. همان طور که اگر کشتزار نباشد بذری در خاک نشو و نما نمی‌کند. اگر زنان از مجموعه جامعه حذف شوند، هیچ انسانی در کره خاکی بر جای نخواهد ماند. پس «حرث» به مفهوم جدید عبارت است از هویت و جوهر حیات بشریت.

میثاق غلیظ همان عهد و پیمانی است که در هنگام عقد ازدواج از شوهر می‌گیرند و این در آیه 21 سوره نساء آمده است: «و اخذن منکم میثاقا غلیظا».

البته انحصار صریح این حق به زن حکایت از اهمیت مقام زن در اسلام دارد، زیرا اسلام می‌خواهد زن به عنوان زیباترین گوهر خلقت مورد بی توجهی مرد قرار نگیرد. از این جهت، با گرفتن پیمان سخت از مرد او را ملتزم به رعایت حقوق زن می‌کند. امام باقر علیه السلام میثاق غلیظ را پیمان خوش رفتاری و مهربانی مرد نسبت به زن می‌داند.

گزیده‌ای از تفسیر راهنما ذیل آیه 223 از سوره بقره:

1- زن، کشتزار بذر انسان است: «نساۆکم حرث لکم»

2- عقیم نبودن، از ویژگی‌های زن شایسته و کامل است: «نساءکم حرث لکم». از خصوصیات مهم زن، قابلیت بارور شدن او برای بقای نسل است. بنابراین، چنانچه زن نازا باشد، فاقد این ویژگی مهم است و طبعاً چنین زنی از جهت طبیعی کامل نخواهد بود.

3- توالد و تناسل، از فلسفه‌های مهم آمیزش جنسی است: «نساۆکم حرث لکم فأتوا حرثکم انی شئتم و قدموا لانفسکم». اولاً از بین تمامی اهداف آمیزش، تنها به توالد و تناسل (حرث) اشاره می‌کند و ثانیاً مراد از جمله «و قدموا لانفسکم»، بنا بر نظر برخی از مفسران، فرزند است.

4- جواز آمیزش با همسران، به هر صورت و کیفیتی: «نساۆکم حرث لکم فأتوا حرثکم انی شئتم» بنابراین که «انی» به معنای «کیف» باشد.

8- لزوم دقت در انتخاب همسر و مراعات آداب آمیزش، برای بوجود آمدن فرزندان صالح: «نساءکم حرث لکم .... و قدموا لانفسکم». دقت کشاورز در انتخاب زمین مورد کشت و نیز سعی تمام در بوجود آوردن شرایطی برای به ثمر نشاندن محصولی عالی، از وجوه مشابهت بین همسر و کشتزار است که می‌تواند مورد نظر آیه باشد.

9- لزوم بهره گیری از روابط زناشویی و خانوادگی، در جهت ذخیره و تقدیم اعمال خیر برای آخرت: «فأتوا حرثکم انی شئتم و قدّموا لانفسکم» از اینکه در پی سخن از «حرث» بودن زنان، توصیه به پیش فرستادن اعمال خیر شده است استنباط می‌شود که زندگی از نظر قرآن باید در مسیر رسیدن به بهره‌های اخروی و انجام اعمال نیک قرار گیرد.

13- هشدار الهی به مردان، نسبت به رعایت احکام الهی در محیط خانواده: «نساۆکم حرث لکم... و اتقواللّه واعلموا انکم ملاقوه» امر به تقوا و توجه دادن انسان‌ها به ملاقات خدا (روز پاداش و کیفر) پس از بیان احکامی درباره زندگی، می‌تواند هشداری باشد به آنان که احکام الهی را مراعات نمی‌کنند.

گزیده‌ای از تفسیر راهنما ذیل آیه 21 از سوره نساء:

8- لزوم پایبندی به تعهدات و پیمان‌ها: «و کیف تأخذونه.... و اخذن منکم میثاقا غلیظا».

9- بازپس‌گیری مهریه زنان، شکستن پیمان محکمی است که همسران با شوهران خویش بسته‌اند: «وکیف تأخذونه و قدافضی بعضکم الی بعض و اخذن منکم میثاقا غلیظا».

10- برانگیختن وجدان انسانی از روش‌های قرآن برای ایجاد تعهد نسبت به رعایت پیمان‌های زناشویی است: «و کیف تأخذونه .... و اخذن منکم میثاقا غلیظا»

11- مهریه، حقی برای زن در قبال آمیزش و پیمان زناشویی است: «و کیف تأخذونه و قدافضی» جمله «وقد افضی» که کنایه از آمیزش است، و جمله «اخذن منکم» که دلالت بر عقد زناشویی می‌کند، بیانگر این است که زن در قبال آن دو، مالک مهریه است.

12- عقد نکاح پیمان استواری است که زن از مرد گرفته است: «و اخذن منکم میثاقا غلیظا». امام محمدباقر علیه السلام درباره میثاق در آیه فوق فرمود: «المیثاق، الکلمة التی عقد بها النکاح...».

13- زندگی پسندیده با همسر یا آزاد گذاردن وی با رفتار نیک، پیمان زن از مرد به هنگام ازدواج است: «و اخذن منکم میثاقا غلیظا». از امام محمد باقر علیه السلام درباره «میثاق» در آیه فوق چنین نقل شده است که: «المیثاق الغلی1 هو العهد المأخوذ علی الزوج حالة العقد من امساک به معروف او تسریح باحسان».

روش شناسی قرآن در حوزه مفاهیم مربوط به زن در عرصه خانوادگی و سیاسی - اجتماعی چیست و جایگاه ویژه زن در قرآن چگونه تبیین شده است؟

استاد منصوری لاریجانی:

در قرآن کریم، نه در حوزه مفاهیم، بلکه در قالب احکام معین به حقوق خانوادگی و اجتماعی و سیاسی زن کاملاً توجه شده است. زن از آنجا که مظهر عطوفت و مهربانی است به راحتی می‌تواند بین اعضای خانواده روابط سالمی برقرار کند و بسیاری از مشکلات را با حوصله و خوش رفتاری حل و فصل نماید. روی گشاده و باز او آتش خشم شوهر را به راحتی خاموش می‌کند و آثار ناشی از خستگی کار روزانه را از چهره مرد می‌زداید و ناسازگاری‌های موجود بین فرزندان را به مدارا و همیاری مبدل می‌سازد. به هر حال، دلسوزی و حسن خلق زن به راحتی ارکان خانواده را حفظ می‌کند. به همین دلیل، خداوند متعال تأکید می‌کند که زن باید دامن خود را که مظهر پاکی، صفا و حریم حفظ اخلاق و روابط صمیمی خانواده است به خوبی حفظ کند و نسبت به شوهر فروتن و خوش رفتار باشد: «فالصّالحات قانتات حافظات للغیب به ما حفظ اللّه » زنان در مقابل حقوقی که خداوند برای آن‌ها مقرر فرموده است باید نیکوکار و فروتن در مقابل همسر بوده و نگهبان دامان خود و اموال شوهر خویش باشند. اسلام از جهات مهمی به حقوق زن و اعطای هویت مستقل به او در برابر مرد توجه کرده است. به طوری که زن می‌تواند آزادانه در مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مشارکت داشته باشد و رأی و نظر او در تصمیم گیری‌های مهم سیاسی و تدابیر اجتماعی در کنار آرا و نظرات مردان قابل توجه است. هیچ کس نمی‌تواند حق مشارکت عمومی و نظرات آن‌ها را زیر پا بگذارد یا خواست و عقیده خود را بر آنان تحمیل نماید. نگاهی کوتاه به نقش حضرت زهرا علیهاالسلام در عرصه سیاست و دفاع از حریم ولایت و همچنین نقش حضرت زینب علیهاالسلام در ادامه نهضت عاشورا از مصادیق روشن حضور و مشارکت زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی به حساب می‌آیند و همچنین تعریف حضور زن در نظام جمهوری اسلامی و حضور فعال آنان در همه عرصه‌ها قابل توجه است. اما روش قرآن و اسلام در تعریف این حضور منوط به حفظ حرمت و شخصیت معنوی زن است که زنان مسلمان و حتی سایر زنان عالم باید بر این توجه و عنایت الهی همواره شاکر باشند.

از کرامت‌های خاص زن اینکه قرآن او را کانون آرامش خانواده و اجتماع می‌داند «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوالیها و جعل بینکم مودّةً و رحمةً ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون» و از آیات لطف خدا آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که مایه آرامش و انس و رأفت شما واقع شود و این برای مردم با فکر، دلیل علم و حکمت آشکار حق است.

به راستی حکمت زیبای حق این است که اگر زن از بهداشت روانی واخلاقی برخوردار باشد، زندگی آرام و سالمی را بنا می‌کند و در اعماق وجود مرد و فرزندان بذر مهر و مهربانی می‌پاشد، به همین دلیل، زن از جمله آیات خداوندی محسوب می‌شود. بدین ترتیب، اگر بگوییم که زن با ظهور اسلام هویت پیدا کرده و از حقوق فردی و اجتماعی بهره مند شده است سخنی به عدل و انصاف گفته‌ایم.

شبکه تخصصی قرآن تبیان

منصوری لاریجانی

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد