قرآن مبین
قرآن مبین

قرآن مبین

دلیل تفاوت طبقات بهشت و جهنم در چیست؟

به خاطر این ظرفیت‏ها است که بهشت، هشت قسمت است و از آن طرف هم به خاطر ظرفیت‏ها است که جهنم هفت قسمت است. این‏طور نیست که عذاب جهنم براى همه یکسان باشد.


بهشت

وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتان(رحمن آیه 62) و جز آن دو بهشت دو بهشت دیگر هست .

در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام صلی الله علیه وآله مى‏ خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود:

جنتان من فضة، آنیتهما و ما فیهما، جنتان من ذهب آنیتهما و ما فیهما:

"دو بهشت که بناى آنها و هر چه در آنها است از نقره است، و دو بهشت است که بناى آنها و هر چه در آنها است از طلا است" (تعبیر به طلا و نقره ممکن است اشاره به تفاوت ارزش مواهب آنها باشد.)

دلیل تفاوت طبقات بهشت و جهنم در چیست؟


به خاطر این ظرفیت‏ها است که بهشت، هشت قسمت است و از آن طرف هم به خاطر ظرفیت‏ها است که جهنم هفت قسمت است. این‏طور نیست که عذاب جهنم براى همه یکسان باشد.


بهشت

وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتان(رحمن آیه 62) و جز آن دو بهشت دو بهشت دیگر هست .

در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام صلی الله علیه وآله مى‏ خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود:

جنتان من فضة، آنیتهما و ما فیهما، جنتان من ذهب آنیتهما و ما فیهما:

"دو بهشت که بناى آنها و هر چه در آنها است از نقره است، و دو بهشت است که بناى آنها و هر چه در آنها است از طلا است" (تعبیر به طلا و نقره ممکن است اشاره به تفاوت ارزش مواهب آنها باشد.)

لا تقولن الجنة واحدة، ان اللَّه یقول:" وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ" و لا تقولن درجة واحدة ان اللَّه یقول:" درجات بعضها فوق بعض" انما تفاضل القوم بالاعمال:

" نگو بهشت یکى است، چرا که خداوند مى‏ گوید:" غیر از آن دو بهشت، دو بهشت دیگر است"، و نگو درجه واحدى است، چرا که خداوند مى‏ فرماید: " درجاتى است که بعضى بالاتر از بعض دیگر است. " و این تفاوت به خاطر اعمال مى‏ باشد .

در حدیثى از پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمده است:

جنتان من ذهب للمقربین، و جنتان من و رق لاصحاب الیمین:

" دو بهشت از طلا است براى مقربان، و دو بهشت از نقره براى اصحاب الیمین.(تفسیر نمونه، ج‏23، ص: 175)

از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل شده: هنگامی که از خداوند متعال تقاضای بهشت می‏ کنید، فردوس را تقاضا کنید که وسط بهشت و قسمت اعلا و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و نهرهای بهشتی از فردوس سرچشمه می‏ گیرد.(روح المعانی، ج 16، ص 47)

این تفاوت در ظرفیت‏ها، یقیناً در قیامت باعث گلایه احدى نخواهد بود، چون در روز قیامت، هر کسى حس مى‏کند که سر جاى خود است. در اینجا ممکن است که بعضى‏ها گله‏مند شوند. شکایت آنها مربوط به این است که حقیقت را نفهمیده‏اند

طبقات بهشت و جهنم بر اساس عمل در دنیا

مهم این است که ایمان به خدا و قیامت، باید هم در قلب و هم همراه با کوشش مثبت باشد. این واقعیت قلبى و عملى، هم عامل نجات و هم عامل پدید آمدن پاداش‏ها و محصولات دنیایى و آخرتى است. ائمه علیهم السلام هم به ما راهنمایى کرده‏اند که از همه مردم نسبت به ایمان و عمل، یک گونه توقع نداشته باشید، چون ظرفیت‏ها به علت حکمت و عدالت حق، مختلف آفریده شده است و از امت‏ها، ایمان و عمل انبیا علیهم السلام را نمى‏توان توقع داشت.

هم چنین ایمان و عمل ائمه علیهم السلام را از شیعه و یا ایمان و عمل سلمان را از مادون سلمان نمى‏توان توقع داشت.

 

به قول شیخ محمود شبسترى:

جهان چون چشم و خط و خال و ابروست‏

که هر چیزى به جاى خویش نیکوست‏

نمى‏شود که تمام عالم هستى آسمان یا زمین باشد. یا در مورد درختان، نمى‏شود که همه آنها گردو یا سیب باشند. یا در باب روییدنى‏ها، نمى‏شود که تمام آنها نخود یا عدس باشند.

از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل شده: هنگامی که از خداوند متعال تقاضای بهشت می‏ کنید، فردوس را تقاضا کنید که وسط بهشت و قسمت اعلا و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و نهرهای بهشتی از فردوس سرچشمه می‏ گیرد

تفاوت ظرفیت وجودى افراد

یک ظرفیت باید ابراهیم باشد، یک ظرفیت هم یونس، اسحاق، اسماعیل علیهم السلام، امیرالمۆمنین علیه السلام، وجود مبارک امام دوازدهم علیه السلام، سلمان و ابوذر باشد. این ظرفیت‏ها به تناسب سعه وجودى خود، ایمان به خدا و قیامت را در قلب مبارکشان جلوه مى‏دهند و عمل را هم در اعضا و جوارح خود جلوه مى‏دهند.

به خاطر این ظرفیت‏ها است که بهشت، هشت قسمت است و از آن طرف هم به خاطر ظرفیت‏ها است که جهنم هفت قسمت است. این‏طور نیست که عذاب جهنم براى همه یکسان باشد.

قطعاً جاى افرادى که در طبقه اول هستند، نسبت به طبقه هفتمى‏ها مثل گلستان در مقابل خارستان است. عدالت و حکمتِ وجود مقدس او، اقتضا کرده است که ظرفیت را، هم در نظام هستى و هم در نظام حیات انسان، متفاوت قرار بدهد. این تفاوت در ظرفیت‏ها، یقیناً در قیامت باعث گلایه احدى نخواهد بود، چون در روز قیامت، هر کسى حس مى‏کند که سر جاى خود است. در اینجا ممکن است که بعضى‏ها گله‏مند شوند. شکایت آنها مربوط به این است که حقیقت را نفهمیده‏اند. به قول حافظ:

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه‏

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد